خيري در اين سالها زير نظر اساتيدي چون حسين دهلوي،عبدالنقي افشارنيا، فرهاد فخرالديني، محمدرضا لطفي و چندين اساتيد ديگر موسيقي دستگاهي ايراني را فراگرفته و اكنون از اعضاي گروه موسيقي پايور و خيلي از گروههاي مطرح موسيقي ايراني است كه در اين سالها آثار در خوري چه به صورت گروهي و تكنوازي منتشر كرده است. اينترنت از سوي ديگر اين امكـان و فرصـت را فـراهم آورده است تا آن دسته از توليدات موسيقي ايراني كه راهي به دنياي خـارج ندارنـد بـه راحتي آن سوي مرزها بروند و در اختيار مشتاقان و علاقه مندان موسـيقي قـرار گيرنـد، شايد به همين دليل است كه تقريبا تمام هنرمندان عرصـه موسـيقي و تمـام گـروههـاي صاحب سبك در موسيقي ايراني ، داراي وب سايت اينترنتي هستند و توليـدات خـود را از اين طريق منتشر مي كنند. در مقابل، از ماهواره و اينترنت براي تماشاي آهنگهاي مورد علاقه و يا فيلمهاي سينمايي و دانلود آهنگ، عكس و وب گردي به ميزان گسترده استفاده ميكنند. «بُعدَالمَشرِقَين» به معناي نهايت فاصله و دوري كه به تصور ميگنجد، در بيان نفرت و بيزاري نسبت به كسي يا چيزي بهكار ميرود كه در كريمهي«قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ» (الزخرف:38) در وصف تجسم اعمال در صحنهي قيامت آمدهاست.
در تراژدي، گفتارها در نسبت با هم قرار ميگيرند اما بر چيزي بيروني تكيه ندارند. مرگ تراژدي، در اين سه شكلِ بنيادين خوشبختي نهفته است، زيرا اكنون قهرمان با فضيلت بايد يك ديالكتيك شناس باشد» (نيچه، 1388: 100). چه چيز در ديالكتيك سقراطي مرگ تراژدي را موجب ميشود؟ اينكه اين ديالكتيك در پي معناي نهايي و هسته اصلي است. اكنون
واتساپ همسرايي و در واقع، كل زيرلايه موسيقايي - ديونيزوسي تراژدي چگونه به نظر ميرسد؟ از نظر نيچه اكنون زمان اين بازيابي فرا ر هنر موسيقي ه است: «روزگاري روان به خواري در تن مينگريست و در آن روزگار اين خوارداشت، والاترين چيز بود. اين تك آهنگ در 100 بيلبورد داغ براي 14 هفته ركوردشكني در آن زمان، رتبه اول در نمودار R&B براي 11 هفته ركوردشكني در آن زمان و رتبه اول در نمودار بزرگسالان معاصر به مدت پنج هفته به اوج ر هنر موسيقي . از طرفي شرايط اقتصادي از جمله كمبود امكانات و منابع مالي در حوزه موسيقي با نگاه افلاطوني همخواني نداشته و همين امر موجب ضعف و عدم كارايي نظام سياسي در سياست گذاري موسيقي گرديده است. او فيلسوفي است كه به قدرت عقل و تماميت شناخت باور مطلق ندارد و به اين امر آگاه است كه فعاليت فلسفي وي يك بازي در ميان بازيهاي ديگر بيش نيست.
تا پيش از اين حركت سقراطي، رازي ديونيزوسي بر رابطه انسان يوناني و جهان سيطره داشت. نيچه در «چنين گفت زرتشت» اين پايان را با مفهوم واپسين انسان نشان ميدهد. هنرمند جهان را وراي سلطه خود ميداند اما انسان نظري يا ديالكتيكي، خود را قادر به تسلط بر جهان تصور ميكند. براي مثال، زماني كه در داخل قفسههاي مجموعه يا در اطراف كتابخانه درحال قدمزدن هستند،به ارائه خدمات بپردازند (كياني،1390). زيرا برا ين باورم موسيقي كردي هم در حوزه موسيقي شرقي و هم در حوزه موسيقي خاورميانه قابليت بين المللي شدن دارد و حتي هنرمنداني كه به زبان كردي مسلط نيستند ميتوانند با اين موسيقي ارتباط برقرار كنند. صدا با شكستي هنرمندانه قاصد بر گزارش حسرت ميشود و با تحريري كوتاه ولي فزاينده اين حسرت و اندوه را به بهترين وجه مينماياند. به گزارش روز چهارشنبه گروه فرهنگي هنر موسيقي از پايگاه اطلاعرساني ورايتي، متوليان برگزاري جوايز گرمي كه هرساله براي تقدير از دستاوردهاي برجسته در صنعت موسيقي به هنرمندان برگزيده اهدا ميشود، از تاخير در برگزاري شصتوسومين دوره اعطاي اين جوايز به دليل تداوم بحران شيوع كرونا خبر دادند. لذا آنان با غلبه نظامي كه شيوة متداول روزگار آنان بود و نفوذ فرهنگي كه به دنبال پذيرش عامه حاصل شد صاحب قدرتي برجسته شدند.
تاريخ نگاري را صرفاً گزارش اعمال و افعال حكام و پادشاهان نمي داند و تأكيد دارد كه در تاريخ نگاري بايد جايي نيز براي گزارش احوال طبقات و گروههاي مختلف جامعه باشد و اين وظيفه مورخ است كه براي آنان جايگاهي در تاريخ باز كند. جهان چيزي دستنيافتني در بطن خود داشت و تراژدي يوناني بازتابي بود از اين باورِ به زعم نيچه درست كه نميتوان راز هستي را گشود. به مثابه چيزي تصادفي، زائده دورانداختني تراژدي اوليه» (نيچه، 1388: 100). به مثابه نوشتاري كه چيزي نيست جز كمكي ثانوي نسبت به گفتارِ اوليه كه وقتي كارش تمام شد بايد عذرش را خواست. زبان بر چيزي همچون معناي نهايي يا مدلول استعلايي استوار نيست. دريدا نوشتار خود نيچه را نمودي از اين حركت دال به دال يا همان نوشتار در معناي عام ميداند، نوشتاري كه تابع سلطهگري گفتار نيست. از نظر دريدا، نوشتار نيچه تابع گفتار نيست و در واقع، تابع هيچ بنيان بيروني كه از جايي ديگر، بيرون اين نوشتار، آن را هدايت كند نيست.