آلبوم «صداي حيوانات»

۵ بازديد


اين يكي از شيوههاي آهنگسازي بوده كه با شنيدن آلبوم «صداي حيوانات» كاري از گروه «بيچ بويز» از آن آگاه ميشويم و بدين طريق در شماري از اركان موسيقي موريكونه نظير تم اصلي «تب طلا» و «خوب، بد، زشت» نقش محوري بازي ميكند. خلاصه داستان : روايتي طبق واقعيت (بهترين فيلم هاي ترسناك بر اساس واقعيت) كه از خانوادهاي روايت ميشود كه كودك يازده سالهاش در يك بازي روحي را احضار ميكند و به جلدش ميرود. از سبك اين دو به خوبي استفاده ميكرد و آن را با موسيقي خاص خود ارائه مينمود. او معتقد است فيل در تاريكي به دليل قدرتهاي تكنيكياش ميتواند دستمايه رمانهايي شود كه بازتابي از فضاي سياسي (براي نمونه ارائه تصويري از جامعهاي پليسي) بهدست ميدهند. تعريفي از موسيقي و كاركرد آن با موقعيت فيلم ارائه ميدهد كه وام گرفته از روزي روزگاري در غرب است. با مطالعه و بررسي آثار موريكونه، به قطعيت ميتوان اذعان داشت موسيقي وي شبيه آثار هيچ آهنگساز قبل و پس از وي نيست و تركيب عناصر تشكيل دهنده آثارش منحصر به خود است. «ادا دل اورسو» خوانندهاي است كه بيش از ديگران با موريكونه همكاري داشتهاست و ميتوان صداي وي را در آثاري همچون «تب طلا»، «خوب، بد، زشت» و «روزي روزگاري در غرب» شنيد.

در سال ۱۹۸۰، بن و جين ويليامز (Ben and Jean Williams) ملكي را براي ساخت يك خانه در بخش نيوپورت هوستون خريداري كردند. زيرا همهي كساني كه سم را در معرض فشار خوردند، يك سوم قربانيان بودند. با اينكه مايوفو نقش يك خواهر كوچك را بازي ميكند اما تا حدودي در مقايسه با لوليكون تحقير ميشود و در يك قسمت، درخواست مشتري براي قرار گذاشتن را رد كرد چون معتقد بود او فقط به دليل ظاهر جوانش به او علاقه شدهاست. ترياد و تتراكوردها: از موريكونه پرهمراز چتند چه ارتباطي بين موسيقي او با گروههاي راك و هوي متال چون «متاليكا» يا «اسلير» وجود دارد. زيمر كه خود از آهنگسازان موفق سينماي جهان بهشمار ميآيد و آثاري چون گلادياتور و در ميان ستارگان را نوشته موريكونه را آهنگسازي مبتكر توصيف كرده و گفتهاست «او بسيار متأثر از باخ و موتزارت بودهاست. به ندرت اين ضربان ريتميك در آثار موريكونه غائب است و زماني كه يك ساز خاموش ميشود ساز ديگري خط ريتم را به مثابه يك قطار روي يك مسير دايرهوار ادامه ميدهد. اين جوابي است كه شما بايد آن را پيدا كنيد. مادر ابتدا حرف او را تاييد مي كند و به او مي گويد كه پدرش را بيدار مي كند تا چهره زيباي او را ببيند، گرچه زن به همسر خود مي گويد كه اسلحه را بر دارد و جف را بكشد، جف متوجه اين موضوع شده و با كوبيدن چاقو پدر مادر خود را به قتل رسانده و نيز به اتاق برادر خود ليو مي رود و او را نيز مورد ضرب و شتم قرار مي دهد و ميكشد و جمله "برو بخواب" را به او مي گويد او از خانه فرار و پس از آن شب قتل هاي او به شكل سريالي پيش مي رود.

موريكونه با بهرهگيري از ملوديهاي نو و اركستراسيوني تركيبي و نامتعارف به سينماي وسترن اسپاگتي تعاريفي از موسيقي بخشيد كه آهنگسازان ديگر سينما را تحت تأثير قرار داد و سپس بدون بيم و هراس از تجربهگرايي و با اجراي جسورانه ايدههايش به خلق آثاري متنوع در فيلمهايي با محتواهايي گوناگون روي آورد. در ۱۸۵۵ شركت سرگرمي جرمن ريد، روند ارتقاي سطح نمايشهاي موزيكال در بريتانيا را آغاز كرد. موريكونه اما در واقع موسيقي سرخپوستان آمريكا را وارد ژانر كرد. «كريستين» به سوي اتاقش ميشتابد و در آنجا صدايي اسرارآميز او را به خود جلب ميكند. با آلات موسيقي. اينها تمهيداتي هستند كه آهنگساز از ساز به روشي غيرمعمول استفاده ميكند تا جلوه صوتي مناسب را متناسب با تصوير براي ايجاد فضاي دراماتيك يا هيجاني و در عين حال هماهنگ با ديگر اعضا خلق كند. از اين به بعد است كه رفتارها و خلقيات دكتر پژهان تغيير ميكند و راه شيطان را به پيش ميرود.اين سريال هم از جمله سريال هاي ايراني ماندگار تلويزيون و از بهترين سريالهاي ايراني است بطوريكه هنوز هم خيليها حامد كميلي را با نقش شيطان و به نام الياس ميشناسند. كاملاً پيدا است كه مطالعه چنين كتاب شيطاني براي خوانندههاي آن ارزان تمام نميشود و گفته ميشود هر كسي كه اين كتاب را بخواند، بايد روحاش را تقديم شيطان كند.

آوا: لفظ «آوا» اشاره به صداي انسان نه به عنوان اجراي دكلمه اشعار و اجراي ترانه و آواز بلكه به عنوان يك ساز ملوديك دارد كه شامل اجراي ملودي، سوت، جيغ و فرياد است. ضربان ريتميك: يك بخش ريتميك مستمر يا عبارت كوتاه تكراري كه در همه طول قطعه حضور دارد. در واقع رمان يا رمانس بدون شركت خواننده و سعي او در تكميل اثر، هستي نمييابد. گلولهاي بيهدف از نيروهاي ايتاليايي در حال عقبنشيني يكي از مردان او را (آيمو) ميكشد. موريكونه دانستههايش را در موسيقي كلاسيك و تجربههاي بسياري را از موسيقي پاپ كسب كرده بود اما آنچه او را به دنياي موسيقي فيلم كشاند روحيهاي بود كه او را هدايت ميكرد. مثل درخشش، سكوت برهها و بسياري موارد ديگر. شيفرين گفتهاست «آهنگسازان آمريكايي و اروپايي كه در هاليوود به نوشتن موسيقي براي وسترن ميپرداختند، از جمله آلكس نورث و ديگر استادان بزرگ، از سازهاي اركستر سمفونيك استفاده ميكردند

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.