طرح نابغه خبر دلهره آور

فيلم همانند آثار پدرش لايهاي از وحشت در پوست خود دارد و به نظر ميرسد كه براندون برخلاف بسياري از فرزندان هنرمندان قصد ندارد از پدرش و هنرش فاصله بگيرد و ميخواهد دقيقا پا جاي او بگذارد، هرچند هنوز با اين موضوع فاصله دارد اما فيلم جديدش قدم خوبي براي اين شروع است. اين يونيورس سينمايي ولي با شكست آثار چون موميايي و دراكولا، كمي تا قسمتي تغيير پيدا كرده و حالا دقيقا سرنوشتش مشخص نيست اما مرد نامريي به عنوان يك اثر مستقل هم ميتواند درخشان ظاهر شود. كشمكشها آنقدر بالا ميگيرد كه درنهايت به حملهٔ بزرگ زامبيها ختم ميشود و ريك گرايمز با يك حركت فداكارانه، پل را منفجر ميكند و تهديد برطرف ميشود؛ و ريك بدين صورت ناپديد ميشود(رييس موش هاي اشغالي ريك را در حالي كه زخمي شده با خود به حكومتي به اسم CRM ميبرد كه بعدا در اسپين اف سه گانه سينمايي ريك معلوم ميشود(پيشنهاد ميكنم براي اينكه كمي اونهارو بشناهمراز چت اسپين اف 20 قسمتي ورلد بياند رو ببينيد)). جزئيات زندگي داستاني او را مي توان از متن دو كتاب كشف كرد.

داستان هايي كه به هم مي گويند هيچ تناسبي با واقعيت ترسناك اين شخصيت ها ندارد. در دومين كتاب از ليست بهترين كتاب هاي ترسناك كه اولين و تنها رومان اسكار وايلد است، هيچ شيطان حقيقيي وجود ندارد. فيلمي جذاب و ديدني كه بسيار زود روي ريتم ميافتد و داستان جادويياش، ذره ذره به سمت جنوني وحشتناك ميرود كه تا آخرين دقيقه تيتراژ همراه تماشاگر خواهد بود. معرفي يك به يك كاراكترها به تماشاگر با ريتمي خوب و باطمانينه انجام ميشود و تماشاگر ميتواند با وجود عجيب بودن اين افراد با آنها همراه شود. داستان اين فيلم آنتولوژيگونه به اين شكل شروع ميشود كه در آستانه بازنشستگي، يك متصدي كفن و دفنِ غير عادي چندين داستان عجيب و غريب را در مورد مردگاني كه در طول دوران كاري طولاني خود ديده است به يك دختر جوان تازه كار بازگو ميكند. اين فيلم داستان شيوع ويروسي ناشناخته است كه به مغز انسانها آسيب ميزند و آنها را تبديل به زامبي ميكند. فرار از تكرار و روزمرّگي: درس خواندن به شكلي كه اكنون در مدرسه ها رواج دارد، بيشتر از آنچه فكرش را مي كنيم براي نوجوانان خسته كننده و يكنواخت و تكراري است. Run شايد يك اثر ترسناك صرف نباشد و در واقع يك فيليم از تلفيق ژانرها باشد اما ميتواند مخاطبين سينماي ترسناك را نيز به خود جلب كند، در واقع بايد گفت با وجود مادر هيولاصفتي كه در فيلم وجود دارد و وحشتي كه در جاي جاي سكانسها قايم شده، همه طرفداران اين سبك راضي ميشوند.

ساخت يك اثر آنتولوژي چالشهاي خودش را دارد و شايد نتواند محصول نهايي در نهايت يك اثر درخور توجه از آب در بيايد. اين مجموعه در ايران نيز از محبوبترين مجموعههاست و نشر پيدايش ۳۶ جلد از اين مجموعه را با ترجمههاي مترجماني خوبي چون محمود مزيناني، گيتا حجتي، فاطمه مظفرنژاد، فيروزه معراج و داود شعباني براي نوجوانان منتشر كرده است. علوم ترسناك از محبوبترين مجموعهها در جهان است و شامل چهل عنوان كتاب ميشود. بازي چيني در اين فيلم در نقش «شبح»، دقيقترين تصويري است كه از اين شخصيتِ كتاب، نمايش داده شدهاست. برتون عنوان كرد كه مسخره است كه مردي درشتهيكل را براي نقش بتمن انتخاب كند و اصرار داشت كه يك جنگجوي شنلدار بايد فردي عادي (البته خيلي ثروتمند) باشد كه لباسي خفاشي ميپوشد تا با خلافكاران بجنگد. گذشت زمان را نمي فهمد و ساعاتي از محيط كسل كننده ي پيرامونش دور مي شود و از اين نظر ازخواندن كتاب هاي ترسناك لذت مي برد، چون زندگي اش را هيجان انگيزتر مي كند. فيلم بسيار جذاب آغاز ميشود ولي فيلمنامه بدون افت و خيزي دارد و از اين حيث تا حدي كسل كننده ظاهر ميشود هرچند اين ريتم كند در اواسط فيلم و با نمايش سكانسهايي به ياد ماندني جذاب ميشود و مخاطب را از چرت ميپراند.