قورباغه را كاريكاتوريستي به نام مت فيوري

۱۳ بازديد

لينكليتر و بلانشت روي كاغذ تيم رويايي به نظر ميرسند و همين باعث ميشود كه اين فيلم جزو اميدهاي اكران تابستان باشد. اين قورباغه را كاريكاتوريستي به نام مت فيوري در سال ۲۰۰۵ خلق كرد و اسم آن را پِپِه گذاشت. اولين قسمتي كه كاراكتر پل واكر كاملا از آن حذف شده بود. تنها راه فرار براي خروج از آنجا، از طريق دريا بود و آلمانيها هم برتري هوايي را در دست داشتند؛ آنها بدون هيچ مقاومت خاصي سربازان انگليسي و كشتيهاي آنها را بمباران ميكردند. در اين مدت مدام ترس از پيدا شدن داشتند، با پارتيزانهاي همسايه اتحاد جماهير شوروي مبارزه ميكردند و به اين نتيجه مير هرمز آي تيند كه به چه كسي ميتوانند اعتماد كنند. هويت ون هويتما، مدير فيلمبرداري فيلم از تلفيق آيمكس و فيلم هفتاد ميليمتري براي اين پروژهي نولان استفاده كرده و همين خبر كافي است كه بهخصوص از لحاظ بصري به فيلم جديد نولان اميد ببنديم.

فيلم بحرانهاي بردهداري پيش از جنگ داخلي را از زاويه ديد يك زن سياهپوست قرن بيست و يكمي بررسي ميكند، كسي كه از


واتساپ ميراث بردهداري و نژادپرستي در جامعهي معاصر آمريكا با خبر است. به علاوه اين دومين فيلم ابرقهرماني است كه يك كارگردان زن پشت دوربيناش قرار گرفته است. «من به پايان دادن به اوضاع فكر ميكنم» نسخهي چارلي كافمن از يك فيلم ترسناك است؛ يعني شبيه هيچكدام از آثار اين ژانر نيست و همزمان با مؤلفههايشان بازي ميكند. اين فيلم در حقيقت نسخهي مورد علاقهي فرانسيس فورد كاپولا از فيلمي است كه در سال ۱۹۷۹ ساخت و به نظر بسياري از منتقدان يكي از بهترين فيلمهاي تاريخ سينما است. ماجراي كاريكاتور يك قورباغهي خمار كه به طرز عجيبي تبديل به نماد نژادپرستان شد. داستان دربارهي دريانوردي با نام مارتين ايدن است كه در بحبوحهي يك اروپايي از هم پاشيده به يك نويسنده مطرود تبديل مي شود. نجات سرباز رايان ديد بينندهها را نسبت به رسانه جنگ جهاني دوم تغيير داد و باعث شد تا خيلي افراد، به دوران و فيلمهاي اين ژانر علاقمند شوند. فيلم مولان قرار بود در تاريخ ۹ مارس ۲۰۲۰ روي پردهها بيايد، ولي شيوع كرونا باعث شد ديزني چندين بار تاريخ اكران آن را تغيير دهد.

ستوان زادرا يك گروه ۴۳ نفره از سربازان را فرماندهي ميكند كه در نبردي نااميدكننده در ميان خرابهها قرار دارند. او نقش فيلمساز پرشور و مشتاقي را بازي ميكند كه عاشق يك آدم غيرقابل پيشبيني معتاد ميشود. جسي باكلي و جسي پلمونز در نقش زوج جواني ظاهر شدهاند كه بعد از يك سفر جادهاي به ديدار پدر و مادر پسر (توني كولت و ديويد تيوليس) ميروند؛ پدر و مادري كه خانهشان در مزرعهاي متروك و در پس برف و بوراني شديد است. مهمترين فيلم او تا امروز «بخت پريشان ما» است كه داستان دو نوجوان مبتلا به سرطان كشنده بود كه رابطهي عاشقانهاي با هم پيدا ميكنند. اكران اين فيلم كه ابتدا قرار بود در تاريخ ۹ آگوست ۲۰۱۹ باشد تا ۱۲ ژوئن ۲۰۲۰ عقب افتاد. انستيتوي فيلم بريتانيا در فهرستي كه از بزرگترين فيلمهاي انگليسي قرن بيستم تهيه كرده بود، بيمار انگليسي را در رتبهي ۵۵ قرار داد. در زمانهاي كه همه چيز به هم ريخته است و گروههاي مختلف مردمي به جان هم افتادهاند، تماشاي اين فيلم و داستاني كه قدمتي به اندازه يك قرن دارد جالب خواهد بود. در اين فيلم روايتي از وقايع اوايل قرن بيستم در ايتاليا ميبينيم. منتقد «اينديواير» در نقدي كه بعد از نمايش اين فيلم در جشنوارهي «ساندنس» نوشته بود ميگويد: «در اين گونه مستندها هيجان و تنش خاصي وجود دارد و ميت آلبرتيني بهترين نمونهاش را نشانمان داده استكاراكترش حتي در فيلمنامه هم آماده بود اما سازندگان احساس كردند زمان مناسبي براي وارد كردن اين شخصيت نيست. آرتميس فول دوم شخصيت اصلي داستان است. فيلم با ارائهي اطلاعات بيشتر به مخاطب و برخي شخصيتها نسبت به شخصيت اصلي، تعليق خوبي را بوجود ميآورد و درست آنجا كه خيال تماشاگر از وقوع اتفاقي راحت ميشود، او را به زيبايي غافلگير ميكند. به اينها نيروي پليس محلي و فاسد اين روستا را هم اضافه كنيد. جاش بون را با درامهاي رومانتيك به ياد ميآوريم. بدون شك اين مستند شيرينترين و بامزهترين تريلر جاسوسي است كه تا به حال ساخته شده است. تنها چيزي كه دربارهش ميدانيم اين است كه يك تريلر اكشن است. بودجهي توليد فيلم هنگفت و بين ۲۹۰ تا ۳۰۰ ميليون دلار بوده است. جنگي كه قرار است ميليون ها نفر را از بين ببرد. آن ها مي خواهند با استفاده از جادو يك روز را با پدرشان بگذرانند كه وقتي خيلي بچه بودند از جهان رفته و آن ها خاطره اي از او ندارند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.