ISSN 0012-9011. Retrieved February 13, 2022
به بيان ديگر، نمي توان عناصر سخت افزاري آن را برگرفت و وجه نرم افزاري و فرهنگ معنوي آن را طرد نمود و همين مسأله جوانان اين سنخ از سبك زندگي را با چالش و آسيبهاي جدي مواجه ميكند كه همان گونه كه از خلال داده ها به نوعي نشان داده شده است، مي توان به مسأله ازجاكندگي فرهنگي اشاره نمود.بنابراين، انعكاس هر چه بيشتر سلايق و علايق جوانان در برنامههاي شبكههاي داخلي و دربرگيرنده شدن هر چه بيشتر سياستهاي معطوف به جوانان ميتواند در كاهش ابعاد آسيبزاي اين سنخ از سبك زندگي مؤثر باشد. اين دغدغه آنقدر جدي است كه ميتوان گفت كه انديشه اصلي افرادي چون ميرزا فتحعلي آخوندزاده، ميرزا آقاخان كرماني، ميرزا عبدالرحيم طالبوف و ديگر بزرگاني ازايندست بر اساس اين دغدغه شكلگرفته بود. بهاينترتيب، دانشجويان و فارغالتحصيلان ايراني يا بهعبارتديگر روشنفكران ايراني، پس از آشـنايي بـا فرهنـگ غربـي و آموختن علم و دانش و ديدن قانون و نظم و توسعه اقتصادي و اجتماعي اين كشورها خواستار پيشرفت ايران بر اساس سياست چنين كشورهايي شدند و هريك با توجه به تجربياتشان از خود و ديگري (غرب)، واكنشهاي متفاوت و راهحلهاي گوناگوني ارائه دادند تا آنجاكه سه گفتمان غربگرايي و غربستيزي و غربزدگي شكل گرفت. مترجمي كه به جاي درخواست كشورهاي عربي براي ديدار با نخستوزير رژيم اشغالگر قدس از اشتياق اين كشورها براي اين ديدار ميگويد يا مترجمي كه به جاي پرداخت شش ميليارد دلار از از باجخواهي استفاده ميكند، ميخواهد با استفاده از واژگان، برجستهسازي كند و اهداف رسانه خود را به صورت غيرمستقيم، محقق كند.
به اين ترتيب، شرف خان بدليسي با هدف روشن ساختن احوال امرا و واليان و خانواده هاي بزرگ و اصيل كرد به نگارش شرف نامه پرداخت. آرزو كه از همسرش جداشده، با دختر و مادرش زندگي ميكند، آرزو پس از مرگ پدر براي پرداخت بدهيهاي او و تهيه مخارج زندگي در بنگاه معاملات ملكي مشغول به كار ميشود. فيلم S1m0ne (2002) ساخته اندرو نيكول نمونه ارزندهاي از اين مفهوم است كه در آن زني كه وجود خارجي ندارد، تبديل به هنر موسيقي هاليوود ميشود. اين سبك در دهه ۴۰ و ۵۰ ميلادي از راك اند رول منشعب شد و در دهه ۶۰ بهواسطه فضاي باز شاخههاي زيادي به آن اضافه شد كه تاثير بسيار زيادي در محبوبيت آن داشت. افرادي كه اين سبك زندگي را برگزيدهاند، داراي سرمايه فرهنگي بالا و درآمد متوسط هستند. كري را مورد خطاب قرار ميدهد و به اين ماجرا اشاره ميكند. در مجموع، ميتوان چنين نتيجه گرفت كه همگام با اهميت فزاينده سبك زندگي در دوره اخير، نمود اين مسأله در جوانان مورد بررسي نيز وجود دارد و سبك زندگي آنان به نوعي هدايتگر زندگي و تعينبخش هويت و هستي آنان است.
اين سبك زندگي جالب و قابل توجه است، زيرا دو جنبه كاملاً متفاوت بهطور همزمان نقش ايفا ميكنند؛ مثلاً فرد دوست دارد برنامه مختلف كُردي را نگاه كند، اما اين با استفاده از ابزارها و تكنولوژيهايي كاملاً مدرن و جديد نظير ماهواره و اينترنت انجام ميپذيرد. سبك زندگي انتخابي اين افراد، باعث تقويت هويت اجتماعي در سطوح مختلف ميشود، زيرا آنچه براي اين جوانان اهميت دارد، شاد زندگي كردن است و از هر وسيله و عاملي چه در سطح محلي، ملي و يا جهاني استقبال ميكنند. البته استفاده هاي گوناگوني از فن آوري تلفن همراه در داخل كشور و در عرصه هاي مختلف صورت گرفته است. در گيلان به مخالفت برخاستند و آنان را از جمله رقباي سياسي و مذهبي خود ميشمردند. غرب به قول جلال (1388) ممالك مترقي يا ممالك رشدكرده يا ممالك صنعتي يا همه ممالكي كه قادرند به كمك ماشين، مواد خام را بهصورت پيچيدهتري درآورند و همچون كالايي به بازار عرضه كنند و اين مواد خام فقط سنگ و آهن نيست يا نفت، اساطير هم هست، اصول و عقايد هم هست و شرق و ممالك عقبمانده يا ممالك درحالرشد يا ممالك غيرصنعتي يا مجموعه ممالكي كه مصرفكننده آن مصروفات غرب ساختهاند؛ بهاينترتيب، ساختارها و تكنولوژي غربي، فرهنگ غربي را به همراه خود ميآورد.
اما غرب چيست و دقيقاً در كجا قرار دارد و چرا غرب پيشرفته و مترقي است و شرق عقبمانده و مصرفگرا؟ ازاينرو معناي اين واژه معادل معناي واژه مدرن است؛ بنابراين غرب يك ايده و نيز يك مفهوم است» (هلد، 1386). با چنين نگرش و ديدگاهي، تقابلهاي زباني كه بهنوعي بيانكننده برتري و قدرت و ارزشمندي غرب است تشريح ميشود. غربگرايان بر اين باور بودند كه استفاده از الگوهاي فرهنگي غرب ميتواند جامعه ايراني را به رشد و تعالي برساند و سنتهاي اجتماعي ايران ديگر قادر به پاسخگويي نيازهاي امروزي ايرانيان نيست و راه پيشرفت و ترقي جامعـه ايراني در گروي تقليد بيچونوچرا از غرب است؛ بنابراين اين گروه سعي كردند هم در شكل و هم در محتوا بهسمت الگوهاي غربي بروند؛ اما غربستيزان سياستها و نظامهاي سرمايهداري كشورهاي غربي را بر ضد دين و مذهب و سنتهاي بومي ايرانيان ميدانستند و گرايش به سمت غرب را درهرصورت و شيوهاي رد ميكردند؛ گروه سوم اندكي ميانهروتر بودند، آنها پذيرش تكنولوژي و بوميكردن آن با معيارهاي اخلاقي و سنتي ايران را پيشنهاد دادند (ر.ك.قانونپرور، 1392). بهاينترتيب، نحـوه برخورد با غرب، ازجمله مسائلي بود كه روشنفكران ايراني در يك قرن اخيـر بـا آن مواجهه بـودنـد.
تلگرام