تعدادي از آن ها خانه هايشان را با چراغ هاي روشن رها كردند و اين احتمال كه در حال فرار از چيزي بودند را قوت مي بخشد. يا ادويه شدهاند. ملانژ مادهاي است كه قادر است نيروهاي ذهني آدمي را تا حد بسيار زيادي تقويت كند، و حتي در مواردي ميتواند باعث ايجاد پيش آگاهي از وقايع آينده و طيالارض شود. اين گونه معرفيهاي عاميانه كه توسط گتها يا برخي افراد ديگر صورت ميگرفت باعث شد برخي مفاهيم غير مرتبط نيز در ردهبنديهاي اين خرده فرهنگ قرار بگيرد. تمرينهاي
واتساپ ورزشياي كه با وزنه انجام ميشوند، ارتباطِ بين عصب و عضله را قويتر ميكنند كه باعث ميشود سلولهاي عصبي حركتي كه در ستون فقرات هستند محافظت شوند ـ اين فرايند براي آنكه بدنمان به خوبي فعاليت كند ضروري است. اما كليسا شخصي باتجربهتر به نام پدر مِرين را پيشنهاد ميكند. شايد به اين دليل كه در ادبيات واقعگرا اتفاقاتي كه ميافتند براي همه آشنا هستند و شرح آنها بازگويي امري بديهي است. تصاوير اين سبك نشان ميدهد كه خرده فرهنگ گت امروزي تحت تأثير ادبيات گوتيك در قرن ۱۹ و فيلمهاي ترسناك و وحشتآور بودهاست. در يكي از صحنههاي اين فيلم او چند افسر اس اس را نشان ميدهد كه با لذت سرگرم شكنجه يك يهودياند و در همان حال به موسيقي اشترواس گوش ميدهند.
در دهه ۱۹۹۰ مد ويكتوريا محبوبيت همراز چتي را به خرده فرهنگ گت عرضه كرد. در دهه ۱۹۹۰ اصطلاح گوتيك و مفاهيم مرتبط با آن تبديل به يك خرده فرهنگ ستيزه جو شده بود. علاوه بر آن در دهه نود افزايش گروههايي كه در اين سبكها به فعاليت ميپرداختند نسبت به دهه هشتاد رشد چشمگيري پيدا كرد. تا حد زيادي نگاه به اين سبك در افراد و موقعيت جغرافيايي استفاده از آن متفاوت است، هر چند تقريباً همه گتها از برخي از عناصر اين سبك بهطور مشترك استفاده ميكنند. استفاده از ابزار آشنايي كه اين روزها وسيله ملاقات ما و عزيزانمان شده و تبديل آن به دريچهاي براي نمايش وحشت و كشت و كشتار، بر وحشت تماشاگر ميافزايد. استفاده از واژه گوتيك به عنوان يك صفت در توصيف اين موسيقي و طرفداران آن منجر به تشكيل واژه گت براي ناميدن آنها شد. از بهترين رمانهايي كه دربارهٔ خوناشامها به نگارش درآمدهاست ميتوان به رمان دراكولا برام استوكر اشاره كرد كه فيلمهاي ترسناك بسياري بر پايه آن ساخته شدهاست.
استوكر بيش از صد صفحه يادداشت براي اين رمان تهيه كرد كه بهطور گستردهاي دربارهٔ فرهنگ عامه و تاريخ ترانسيلوانيا بود. اين سريال در سكوت كامل خبري فيلمبرداري شد و عليرغم انتشار تصاوير بازيگران، تاريخ دقيقي براي پخش سريال اعلام نشده بود. مزد ترس بهترين سريال ايراني هيجاني در زمان خودش بود. تماشاي سريالهاي تلويزيوني برتر ايراني هميشه براي مخاطبان ايراني دلنشين بوده است. اين نسخه از فيلم، به منظور فروشِ هرچه بهتر - در آن تب و اشتياق عمومي براي تماشاي يك فيلم صدادار - عرضه ميشد. در عكاسي و نقاشي طيفهاي متفاوتي از كارهاي هنري وابسته به عشق شهواني يا تصاوير عاشقانه از خوناشامها و ارواح ديده ميشود. كارهاي اين هنرمند قدرتمند، تاريك و گوتيك وار است. اعضاي اين خرده فرهنگ عموماً به دنبال تلفيق سبك گوتيك با مضامين عاشقانه و سبك موج تاريك بودند. برخي طراحان مد از قبيل الكساندر مك كويين و جان گاليانو به عنوان طراح «مدل گوتيك بانوان» نيز شناخته ميشوند. مد گوتيك اغلب با مد هوي متال اشتباه گرفته ميشود. عناصر مشخصي از تاريكي، موسيقي جوي و لباس به سبك پست-پانك به وضوح در مفهوم گوتيك قابل مشاهده هستند.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ بعضي از گروههاي سبك پست-پانك نام گوتيك به خود گرفتند. پس از پايان محبوبيت پست-پانك خرده فرهنگي به وجود آمد كه هم ويژگيهاي موسيقي و هم ويژگيهاي بصري را شامل ميشد. سپس، كنت به انگلستان نقلمكان و شهر ساحلي ويتبي را گرفتار ميكند. در دوره رنسانس در اروپا، معماري دوره قرون وسطي با نام معماري گوتيك شناخته شد و به عنوان يك ضد مد در برابر معماري مدرن قرار گرفت. اين رمان شخصيت اصلي ندارد اما داستان با جاناتان هاركر آغاز ميشود كه براي سفري كاري قرار است در قلعهٔ كنت دراكولا، يكي از نجيبزادههاي ترانسيلوانيا ساكن شود. مكدانيل دو بار ديگر هم رؤيت اين هيولاي ناشناخته را به پليس محلي گزارش داد، اما نهايتاً با تهديد به زنداني شدن تصميم گرفت ديگر كاري به ادارهي پليس نداشته باشد. اين هفتهنامه مقالهاي را با نام "The face of Punk Gothique" در يكي از شمارههاي خود به چاپ رسانده بود. در فلورانس (توسكاني) در دوره اوليه رنسانس واژه گت به عنوان يك واژه تحقيرآميز همانند «بربر» بكار ميرفتهاست. در آن دوره خرده فرهنگهاي جديدي ظهور كردند، يا از محبوبيت بيشتري برخوردار گشتند كه بعضي از آنها توسط مردم يا رسانههاي عمومي با خرده فرهنگ گوت تلفيق ميشدند.