Neda9897

Neda9897

بينش و روش در تاريخ نگري و تاريخ نگاري ابوالحسن غفاري كاشاني

۶ بازديد

سياست با مقوله زمان ارتباط دارد چرا كه مثلاً قرن دهم و يازدهم عصر صفوي است و قرن سيزدهم و چهاردهم دورة قاجار. بدون توجه به اين مقوله مهم نميتوان تاريخ شهر را به درستي نوشت. به عنوان نمونه راجع به خوراك متوسطين ميآورد «آنها در همة مراتب مزبوره شريكند با اغنيا. تقريباً همه مورخان محلي - بجز آنها كه در نگارش فرهنگ نامه فعاليت ميكنند - هميشه گوشه چشمي به حوزة سياست داشتهاند. نكتة قابل توجه اينكه حتي يك حكايت مانند آنچه در مرزباننامه در حوادث و سنتهاي بابل كهن ديده ميشود، در قابوسنامه نيامده است و همين دليل ذهن را به سويي ميكشد كه احتمالاً اصل مرزباننامه جمعآوري از كتابهاي كتابخانههاي كهن نيست؛ بلكه اصل كتاب به صورت يك كل واحد در اختيار مرزبان بوده است و او آن را احتمالاً از زبان فارسي ميانه يا يكي از زبانهاي رسمي امپراتوري ساساني مثل سرياني به طبري (بر اساس ادعاي وراويني) يا دري برگردانده است؛ چون اگر اين كتاب جمع آوري از كتب كهن بود، به غير از باب اول كه شرح حال نويسنده (مرزبان) است 1 حتماً حكاياتي ديگر كه نشان دهنده اوضاع زمان نويسنده باشد در آن ديده مي شد؛ ولي به طور قطع مي توان مدعي شد كه نه در مرزبان نامه وراويني نه در روضة العقول، حتي يك نشان از فرهنگ ايران بعد از اسلام يافت نمي شود.

آيا مضمحل شدند يا به قدرت ر آكادمي ژرف انديش ند. اين اثر بيشتر، به شرح حوادث سياسي و جنگها ميپردازد و مسائل مختلف اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي در آن بهدرستي راه نيافته است. عرب (اشعريان)، عجم و طالبيان (سادات) در قم زندگي ميكردند (اشعري قمي، 1385، ص25) و از اهل ذمّه، علاوه بر زرتشتيان، كه ساكنان بومي قم بودند، يهودي و نصراني نيز در قم وجود داشت. زنداني كردن سادات حسني در زندان هاشميه معلول برنامه ريزي حاكميت براي دستيابي به چنين هدفي بود. علي بن احمد سمهودي (د 911ق) اين كتاب را در آخرين دهه قرن نهم به رشته تحرير درآورده است. پس هيچ كجا نميتوان از حكومت و سلطة سلسلهاي كوچك يا بزرگ خالي بود.به تعبير ديگر سياست به منزلة نخ تسبيح حوادث است. نيز در آخر طريقة طلاق و موضوع مهريه و ديگر مسائل مرتبط را باز گفته است (كلانتر ضرابي، 1341: 268ـ 251) نويسنده در بخشي از نوشته خود راجع به تك همسري يا تعدد زوجات پس از ذكر فعاليتهاي روزانه يك زن كاشاني در خانة شوهر، اضافه ميكند « به سزاي اين همه زحمات و غمخواري و مهرباني و جزاي اين كه اغلب بسيار خداترس و عفيفه و سليم النفس و ساده لوح و پاك دامن هستند، چنان عزت و احترامي دارند كه مردان قدم بي رضاي ايشان برندارند و با وصف آن كه مو آكادمي ژرف انديش  شريعت غراي احمدي هر مردي را چهار عقدي و هر چه بخواهد متعدد صيغه مباح و مشروع است، اغلب مردهاي مسلط متمول، هفتاد سال با يك زن شكسته فرتوت روزگار گذرانند» (كلانتر ضرابي، 1341: 252) نكته ديگري كه راجع به خانواده بايد ذكر كنيم آن است كه در عهد قاجار و شايد پيش از آن واحد جمعيت «خانوار» بود.

اگر قصد رفتن به كتابفروشي را داشته باشيد، حتماً در مرحلهي خريد كتاب، بهخصوص كتابهاي خارجي سؤالهاي بسياري برايتان پيش آمده است: چه كتابي بخرم؟ بنابراين فعاليت هاي اين طريقت در ايران به سرانجام ر آكادمي ژرف انديش (جهانگشاي خاقان، 1364 : 188 ). با اين حال فعاليت هاي اين سلسله تا سال ها پس از آن در سرزمينهاي اسلامي ديگر ادامه پيدا كرد. در سال 595م و با مرگ يشوعيهباول، جاثليق كليساي نسطوري، خسرو در اقدامي بيسابقه خود براي انتخاب جاثليق بعدي وارد عمل شد و دستور داد تا سبريشوع را به رياست كليساي نسطوري برگزينند.13بنابر روايت رويدادنامۀ بينام سرياني، موسوم به رويدادنامۀ خوزستان،14 شاه و دو همسر مسيحياش، همواره سبريشوع را بس گرانقدر ميشمردند (رويدادنامۀ خوزستان، 1395: 60). امروزه زندگينامهاي كهن به زبان سرياني از شرح زندگاني اين سبريشوع به دست ما ر آكادمي ژرف انديش ه است كه اخبار مهمي از تاريخ كليساي نسطوري در قلمرو دولت ساساني دارد.15 در اين متن، روايتي باشكوه از استقبال شاهنشاه از جاثليق تازه وجود دارد.

آنچه از روح تعاليم اسلام بر ميآيد و در علم كلام به ان تأكيد شدهاست، تبعيت احكام اسلامي از مصالح عمومي است. زياد كه تلاش ميكند مقدمهاي در اصل و نسب اقوام و طوايف ساكن در آن حدود و بعضي مباحث زبان شناسي را مطرح كرده و نيز چند صفحه را به «تراجم احوال رجال و علماي سوادكوه» اختصاص ميدهد (اعتمادالسلطنه، 1373: 314 ـ 302) نگاهي كه در مطلع الشمس و ديگر آثار وي هرگز مشهود نيست. مگر آن كه چاي صبح و عصر آنها مستمري نيست و در خوردن شام به خوردن پلو و چلو و خورشهاي سرخ كرده عادتي ندارند. در روايتي از بهشتينژاد داريم: در زمانهاي قديم از زاينده رود و نهرهاي جدا شده از آن براي حمل و نقل نيز استفاده ميشد، بدين صورت كه در روستاها و مناطق بالادست بيشههاي فراوان از درخت چنار و كبوده قرار داشت و همچنين نيزارهاي اطراف و داخل رودخانه كه نيهاي آن را براي سبد بافي استفاده ميكردند و پس از اينكه نيها و تنه اين درختها به حد لازم رشد ميكرد و براي استفاده سقف و يا توليدات نجاري و سبدسازي مناسب ميشد؛ آنها را قطع كرده و چون حمل و نقل آن به اصفهان به خاطر عدم وجود جاده و وسائل نقليه، امكانپذير نبود؛ در وقت مناسب كه آب فراوان بود الوارهاي چوب و بستههاي ني را در دستههاي معين به هم بسته و به رودخانه ميانداختند.

نقد ديدگاهها در تعيين مصداق «سائل

۷ بازديد

رعايت چنين قاعدهاي، با توجه به ضرورت شعر در رعايت وزن، قافيه، رديف و مصراعبندي كار دشواري است، كه سعدي بهخوبي از عهده آن برآمدهاست. به ويژه زماني كه ذكري از اسامي و القابي مانند فغفور چين، خاقان چين و ماچين كه به طور مكرر براي پاشاهان و ديگر مناطق شرق در ديگر قسمت هاي شاهنامه به كار مي رود، نشده است. مجموعهٔ آثار عربي سعدي در سال ۱۳۹۰ در قالب كتابي به نام اشعار عربي سعدي گردآوري شد و انتشارات مركز سعديشناسي بههمراه ترجمهٔ فارسي آنها، چاپ كرد. تخلص نام هنرياي است كه شاعر براي خود برميگزيند و در اشعار خود (به خصوص در غزل) از آن استفاده ميكند. سعدي حدود ۷۰۰ غزل دارد. تخلص اغلب در بيت آخر غزل قرار داده شده، اما در مواردي نيز بعد از بيت تخلص، يك يا چند بيت ديگر آمدهاست. و در بقيهٔ موارد از دوم شخص مفرد استفاده كرده و خودش را مخاطب قرار دادهاست. افزون بر اين، بيهقي مي­خواهد از اين طريق به مخاطب نشان دهد نسبت به كنش­هاي صورت گرفته بي­طرف بوده و در قامت يك تاريخ­نگار فاصلة خود را از حوادث حفظ كرده تا باورپذيري متن تاريخي را افزون سازد و خود او نيز در جايگاه يك راوي حوادث را آسان­تر بازسازي كند و هر جا كه خواست به بيان سريع و گزارش­گونه بپردازد و يا قسمت يا قسمت­هايي را برجستگي بخشد و آن را با آهستگي بيشتري روايت كند.

كساني كه با گوشدادن يا تماشاي سمفونيهاي پيش از او خسته ميشوند قطعاً با اغلب سمفونيهاي هايدن لذت خواهند برد. اما تعدادي از اشعار وي به زبان عربي سروده شدهاست. وي در دورهاي كه استفادهٔ سخنوران از انواع آرايههاي ادبي رواج پيدا كردهبود، به سادگي زبان رودكي و فردوسي روي آوردهاست. سعدي در سرايش غزليات، به زبان سنايي و انوري توجه ويژه داشتهاست. فيلم شب طلايي يكي ديگر از جديدترين و بهترين فيلم هاي ايراني جديد ۱۴۰۱ است كه به زودي اكران آن شروع خواهد شد. سبك شعريِ سعدي از تخيّل و تصويرآفريني پيچيدهاي بهره دارد و در عين حال بسيار ساده و روان است؛ كه حاصل از شيوهٔ موجز، نرم و دلنشين بيان اوست. وي در عين حال، از واژگان دشوار و مهجور كمترين استفادهٔ ممكن را كردهاست. به تعبير وي «موزوني و خوش آهنگي» كلام در غزليات سعدي به سادگي قابل توصيف نيست و آن را به يك منحني يا دايره تشبيه ميكند كه در آن پيوستگي واژگان با هيچ زاويهاي شكست برنميدارد. اين پژوهش با روش تحليل تاريخي كه مبتني بر توصيف و تحليل داده­هاست و با تكيه بر منابع موجود به مطالعه و بررسي اين موضوع مي­پردازد.

مورخان دوره پنجاه ساله سلطنت ناصرالدين را به مانند ديگر پادشاهان قاجار، دوران رقابت شديد روسيه و انگلستان در تأمين منافع خويش دانستهاند. آن گاه مي­توان بر اساس يافته­هاي اين پژوهش در بارۀ پيشينۀ روايت­پردازي در اين دوران سخن گفت. رهي معيري كه تا آخر عمر مجرد زيست، در بيست و چهارم آبان سال ۱۳۴۷ شمسي پس از رنجي طولاني از بيماري سرطان معده بدرود زندگاني گفت و در مقبرهٔ ظهيرالدولهٔ شميران به خاك سپرده شد. سعدي همچنين در سرايش غزليات خود، به وزنهاي دوري (اوزان طربانگيز مانند فَعَلاتُ فاعِلاتُن فَعَلاتُ فاعِلاتُن يا مُفتَعِلُن مَفاعِلُن مُفتَعِلُن مَفاعِلُن) توجه ويژهاي نشان دادهاست. سعدي در ۵۷ درصد موارد، تخلص خود را به صورت سوم شخص مفرد بهكار برده؛ يعني در اين ابيات خبري از خود دادهاست. سعدي تخلص خود را به واسطهٔ ارادتي كه به سعد بن ابوبكر، فرزند حاكم وقت شيراز داشت، انتخاب كردهاست. شايد در اين ميان فقط كتاب «جغرافياي كرمان» از احمدعلي خان وزيري يك استثنا باشد كه نگاهي آن سو تر از تاريخ سياسي را دارد. براي آگاهي بيشتر در مورد برخي از شخصيت هاي مهم در طول تاريخ از استان تهران مي توانيد ريسمون را تا آخر مقاله پيش روي خود همراهي كنيد. تاريخُ سَني مُلوكُ الارضِ و الْاَنبياء حمزه اصفهاني (وفات ۳۶۰ ه.ق) از آغاز فرمانروايي سامانيان تا روزگار عبدالملك يكم را دربرميگيرد؛ اخبار حكمرانان خراسان و طبرستان را گزارش و تاريخ تطبيقي بسيار خوبي را ميان ملتهاي گوناگون ارائه ميكند.

فروغي در تدوين كليات سعدي، غزلهاي پندآموز و عارفانه را از بقيهٔ غزلها جدا كرده و در فصلي مجزا با عنوان مواعظ آوردهاست. علاوه بر غزلهاي عاشقانه، سعدي غزلهاي عارفانه و غزلهاي پندآموز نيز سرودهاست. گذشته از حسن انتخاب كلمات، سعدي بيشتر اركان جمله را در جاي اصلي خود قرار ميدهد و به همين دليل فهم جملات وي در قالب شعر يا نثر آسان ميشود. عدم محدوديت زماني ويژگي است كه باعث ميشود قدرتهاي بايونتا بيش از دانته بوده و در جايگاهي بالاتر قرار بگيرد. به عقيدهٔ ادوارد براون، شرقشناس، اشعار عربي سعدي در سطح متوسطي قرار دارد. 15- اعقاب حسن بن علي از نسل دو فرزندش حسن و زيد هستند (بخاري، 1962: 4؛ ابن عنبه،1347 : 102، و به كوشش رسول جعفريان، 1377ش:26). پنج فرزند پسر حسن مثني كه از ايشان اعقابي به جا مانده است، عبدالله محض، ابراهيم الغمر، حسن مثلث، جعفر و داوود هستند (بخاري، 1962: 5-6؛ ابن طقطقي،1418: 64 و ابن عنبه، 1362: 101). فرزندان حسن مثني به همراه برخي از فرزندانشان و نيز محمد بن عبدالله عثماني- برادر مادري عبدالله محض- از جمله كساني بودند كه توسط منصور عباسي زنداني شدند.

A Glance At Turkish Words In Shâhnâme

۶ بازديد

وي از زاويه هايي ياد مي كند كه مربوط به فرقه ي كازرونيه است و از اعتقاد مردم نسبت به اين زاويه ها مي گويد. وصاف شيرازي زماني كه از حمله ي علاء الدين پادشاه دهلي در سال 698 هجري قمري به بندر كنبايه سخن مي گويد ؛ به ويران كردن بتكده ها و پيدا كردن سنگ يشمي در آن جا اشاره مي كند . در قرن دهم هجري قمري ، شاه اسماعيل صفوي دستور كشتن بزرگان اين سلسله را داد و بناهاي مهم اين طريقت را ويران نمود. سختگيري و خشونت سياسي دولتهايي سني مذهب چون امويان و عباسيان بر شيعيان به ويژه در سده هاي آغازين اسلام ، حمله ي غزنويان به هند ، حمله ي مغول به ايران و در نهايت استقبال و حمايت پادشاهان هند از مهاجران و به ويژه عالمان و صوفيان، آشوبهاي داخلي و سرانجام در عصر صفوي ، نبردهاي شاه اسماعيل به منظور بنيانگذاري سلسله ي صفويه و در پي آن رويارويي فقيهان و صوفيان و آزار و اذيت صوفيه ، از عوامل مهاجرت ايرانيان و به ويژه صوفيه به هند مي باشد . اين جزيره بر اثر حمله ي مسلمين به صورت ويرانه درآمد و از آن هنگام ديگر روي آباداني نديد.ملك التجار كه ذكرش گذشت وقتي درصدد برآمده بود كه آن را از نو آباد گرداند و به همين منظور بارويي دور آن كشيد و منجنيق ها بر آن گماشت و عده اي از مسلمانان را هم در آن سكونت داد.

منظور از پروژههاي فرا زماني، پروژههايي است كه اجراي آنها به فعاليت گروههاي متعدد در نسلهاي متوالي نياز دارد. متاسفانه بسياري از كارشناسان اجراي طرح هاي بهسازي و مرمت قسمت هايي از شهرفكر مي كنند تنها يك اثر تاريخي است كه ارزش دارد و چندان به حريم و اطراف آن و بافت هاي تاريخي اطرافش توجهي نمي كنند و اين اتفاق در تخريب بخش هاي با اهميتي از گورستان تخت فولاد و ساخت ساختمان جهان نما كه حريم آسمان ميدان نقش جهان را به خطر انداخته است قابل مشاهده است. آنچه كه در مورد خانقاه هاي كازرونيه جالب نوجه مي كند اين است كه اين خانقاه ها اغلب در شهرهاي ساحلي و بندرگاه ها ساخته شده بودند . واثق خليفه از قراري كه ابن خردادبه حكايت ميكند تحت تأثير ذوق كنجكاوي، خوارزمي منجم را با عدهاي به بيزانس فرستاد تا دربارهٔ محل غاري كه ميگويند اصحاب كهف در آنجا مدفون شدهاند تحقيق كند. عليرغم اينكه ايتاليا تحت قرنطينه است، فرانسيس از مردم درخواست كرد كه «مردم را تنها نگذاريد» و تلاش كرد تا حدودي اين تعطيلي ها را لغو كند.

مركز خريد سيتي سنتر اصفهان بهترين مكان براي تفريح و خريد است، زيرا در اين بازار تمامي امكانات تفريحي و تجاري فراهم شده اند تا خاطره اي ماندگار را در ذهن گردشگران تور اصفهان به جاي بگذارد. سبك زندگي ساده به شهرت او براي فروتني كمك كرد. نخستين صوفيي كه در اين منطقه اقامت گزيد شيخ صفي الدين كازروني بود.شيخ اهل كازرون در نزديكي شيراز و برادرزاده ي ابواسحاق كازروني متوفي 426 / 1035بود شيخ ابواسحاق پس از منصوب داشتن صفي الدين در مقام خليفه ي خود ، طبق نقل ، به او دستور داد بر شتري بنشيند و به هر سو كه حيوان او را مي برد برود؛او مي بايست هر جا كه شتر زانو بر زمين مي زد اقامت مي كرد. وقتي جوگي يي در اُچّه (شهريست در صوبه بهاولپور در ايالت پنجاب (در ساحل شرقي رود پنجاب به مسافت هفتاد ميل از جنوب غربي مولتان و چهل ميل از شمال شرقي مصب حاليه رود پنجاب در رود سند)ر آكادمي ژرف انديش  و بر طريق دعوي به خدمت شيخ صفي الدين گازروني (نام شهر تاريخي كازرون، از «گازران» و «گازرون» گرفته شده است، زيرا در زمان ديلميان كه كارخانههاي پارچهبافي در كازرون پارچههاي «توزي» و «دبيكي» را ميبافت و صادر مينمود، دوازده هزار گازر يعني شويندگان الياف كتان، در اين شهر زندگي ميكردند و به همين جهت اين شهر به شهر گازران يعني شهر گازرها معروف شده بود كه نام گازران در بعضي متون به صورت «گازران» و «كازران» آمده استابن بطوطه در طول سفر دور و درازش ، بارها در زاويه هاي طريقت كازرونيه در مقرشان در كازرون ، كاليكوت و كولم در ساحل مالابار و در زيتون ، بندر مشهور « چوانجو » در ساحل شرقي چين اتراق كرده ، وي همچنين با مريدان اين طريقت در كمباي و دهلي ملاقات كرده است .زاويه هاي مختلفي در اطراف كرانه هاي اقيانوس هند و در آسياي غربي وجود داشتند كه همگي از مقر اصلي اين فرقه ؛ يعني كازرون ، كنترل و اداره مي شدند . اين راه ، جايي براي گذر مهاجران و در پي آن انديشه هاي آنان نيز بوده است . شيخ شهاب الدين كازروني رئيس زاويه ي (خانقاه ) كاليكوت ونماينده ي شيخ ابواسحاق كازروني براي دريافت نذرهاي مردم هندوستان و چين و گردآوري نذرهاي تاجران و دريانوردان براي زاويه ي كازرون بود( ابن بطوطه، 1370 :83-84-85). «در شهر كولم مدتي در زاويه ي شيخ فخرالدين پسر شيخ شهاب الدين كازروني كه شيخ زاويه ي كاليكوت بود اقامت كردم ، خبري از كَكَم نر آكادمي ژرف انديش  و در اين اثنا فرستادگان پادشاه چين كه با ما بودند به اين شهر ر آكادمي ژرف انديش ند»(ابن بطوطه ، 1370 :2/215). مالابار(مليبار به معناي سواحل فلفل) از مهم ترين سواحل تجاري شبه قاره ي هند يا خليج فارس بود .

بهار، مهرداد (۱۳۹۱). كتايون مزداپور، ويراستار

۵ بازديد

در نيمه جنگ جهاني بود كه تابلوي «شكست محور» را ساختم، اين تابلو كاملاً هويت ايراني داشت. قبل از جنگ جهاني دوم تابلوي «نادر» را ساختم. و من اين مفهوم را خواستهام در تابلوي نادر و جنگ هندوستان نشان بدهم… كار جستجوي من براي يافتن يك هويت معتبر براي مينياتور ايران به تجربه در سبكهاي مختلف وادارم كرد. اما نزديك به نيمسده پس از انصاري، فخرالزماني قزويني نياكان حافظ را اهل كوپاي اصفهان دانسته و گزارش كرده كه در روزگار اتابكان فارس به شيراز مهاجرت نمودهاست. اما همكاري با اين مرد جوان نيز خيلي سخت است! نقاشيهاي اين دوره از نظر رنگ آميزي به مينياتورهاي سابق شبيه است و از جهت سايه روشن و مناظر و مرايا به شيوه كلاسيك اروپا. نخستين شواهدي كه ازاين گونه تابلوها (تابلوهاي بزرگ و كوچك) در دست است در هندوستان.(بيشتر نقاشيهاي كاخ چهلستون ره به مظفرعلي نسبت ميدهند). تا دور دست دشت نبرد، سياهي لشكر است.

تا آن هنگام مينياتور «بعد» و عمق نداشت. اما اين كار صرفاً تجربي بود و قاعده علمي نداشت. در عشق، مرگ و روباتها، شما به تماشاي تعدادي انيميشن كوتاه با موضوعات كاملا متفاوت و بيربط به يكديگر اما بسيار خلاقانه، در كنار گرافيكهاي كاملا متفاوت از دوبعدي رنگي تا سهبعدي سياهوسفيد خواهيد نشست. مينياتور ايران با اين سابقه كم نظير حيف بود كه در كنار رقباي ژاپني و چيني و هندي خود بيرنگ و كم مقدار باشد. محله اصلي ميدان كه در غرب وكنار دروازه مازندران قرار داشتهاست شامل محلات فرعي تر: دربنو، مير كريم، دوشنبهاي و دوچنار ميباشد (محله دوچنار در حال حاضر وجود ندارد) در محله ميدان يكي ديگر از بازارهاي اصلي شهر وجود داشتهاست كه با احداث خيابانهاي جديد بخشي از آن از بين رفتهاست و بخشي ديگر ان بصورت بازارچهاي فعال بكار خود ادامه ميدهد. سرهاي بريده مثل گوي در ميدان چوگان افتادهاست. چوگان با تقدير است. براي رويكرد نشانهشناسي فيليپ هامون نيز از مقاله وي با عنوان «نشانهشناسي شخصيتهاي داستاني»(1972) استفاده شده است. وي در اين كتاب به احاديث و كتابهاي بسياري اسناد مي­دهد؛ بدون اينكه آن كتابها همراه وي باشند. شيخ صدوق داراي بيشترين تأليفات بوده و امروزه نيز بيشترين آثار برجاي مانده به وي تعلّق دارد.

«مردي بود كه از وي رادتر و فراخ كندرويتر و جوانمردتر كم ديدند اما طيرگي ِقوي بر وي مستولي بود و سبكي كه آن را ناپسند داشتند و مرد بيعيب نباشد، اَلْكَمالُ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ»(۲) (بيهقي، ۱۳٩۰: ۲۰٩). اما رستم، بهمن (پسر اسفنديار) را به خواهش اسفنديار پروراند و پس از چندي او را نزد گشتاسپ فرستاد و گشتاسپ او را جانشين خود كرد. شيعيان براي اين سوگواري آيينهايي دارند كه رايجترين آنها روضهخواني، سينهزني، تعزيه، شمايل كشي و خواندن زيارتنامههايي مانند زيارت عاشورا، زيارت وارث و زيارت ناحيه مقدسه به صورت فردي و گروهي است. تابلويي كه براي ملكه فرستاده بودم صحنهاي از يك مسجد بود، گروهي براي نماز قامت بسته بودند و فضا بوي قرآن ميداد. اگرچه ريگان از بسياري از حملات كمپين بوش در طول مبارزات انتخاباتي اوليه ناراضي بود، و چندين رهبر محافظه كار فعالانه با نامزدي بوش مخالفت كرده بودند، ريگان در نهايت به اين نتيجه ر آكادمي ژرف انديش  كه محبوبيت بوش نزد جمهوري خواهان ميانه رو او را به بهترين و مطمئن ترين انتخاب تبديل كرده است. بنابراين اغلب داستان­ها به سبب جنس تاريخي خود حادثه پردازانه هستند.

مينياتوريستهاي قاجار «بعد» را به عنوان يك عامل در آثار خود بكار گرفتند. اگر شما هم جزو دوستداران سينما هستيد، توصيه ميكنيم به تماشاي فيلمهاي شخصيتهاي معرفي شدهاي كه با آنها آشنايي نداريد، بنشينيد و از تماشاي آن لذت ببريد. نقاشان قاجار ضمن آشنايي با نقاشي غرب، «كوچك و بزرگ» را وارد مينياتور كردند. نقاشان اواخر عصر قاجار سبك اروپايي را وارد نقاشي صفوي كردند. مير  آكادمي ژرف انديش  علي و عبدلصمد شيرازي از استادان ايراني،در بازگشت همايون شاه به هند با او به دهلي رفتند و هنر ايراني، در بازگشت به هند بردند و در آنجا ترويج كردند. تنها مسعودي (م364) است كه پس از اشاره به دستگيري علي بن محمد درمصر، مرگ او را نيز در مصر مي­داند. نامهها: در كتاب مكاتيب الائمة ۲۷ نامه از حسين بن علي(ع) گردآوري شده است. بدعتهاي آنها در اعتلاي مينياتور هندي نقش اساسي داشت، اما حالا مينياتور هندي سلف خود را از ميدان بدر ميكرد. پيروزي در اين تابلو شانسي نيست كه بروي يكي از مخاصمين بال گشوده باشد، در حقيقت تبلور آرزوهاي بشري بود كه هر روز هزاران بار در ميدان هاي جنگ جان ميسپرد.از روي اين تابلو هزاران نسخه چاپ شد و نه تنها در كشور، بلكه در بسياري از ممالك چهار جنگ زده انتشار يافت.

خاندان ديگر فرماندة سوارهنظام بوده است

۵ بازديد

با اين حال، حافظ حسين كربلائي تبريزي در تذكرة روضات الجنان و جنات الجنان كه در قرن دهم ﻫ..ق تأليف يافته، از دفن شيخ ابواسحق ابراهيم بن يحيي جويناني، از مريدان سلطان العارفين، بايزيد بسطامي به سال275 ﻫ.ق. مؤلف تاريخ وصاف به قضيه دفن ابش خاتون به سال 685 ﻫ.ق در چرنداب نيز اشاره كرده است . در ويديوي زير نيز ميتوانيد با 100 فرد تأثيرگذار دنيا در سال 2018 به انتخاب مجله تايم آشنا شويد. در حاليكه پژوهشهاي روانشناسي، به تمركز بر دلبستگي افراد به افراد ديگر تمايل دارند، پژوهشهاي موجود در بازاريابي نشان ميدهد چنين دلبستگيهايي ميتواند فراتر از چارچوب روابط فرد با فرد گسترش يابد. گسترش شهر و ايجاد باروي موسوم به باروي غازاني از جمله اين اقدامات است.در سال 702 ﻫ.ق غازان خان دستورتعمير قلعه واحداث بارويي به طول قريب به چهارفرسنگ ونيم بردور اين شهر راصادركرد كه چرنداب نيزجزومحلات واقع درداخل اين بارومحسوب مي شد. وي در اين باره گفت: مالكان و بساز و بفروش ها قبل از اين كه از شهرداري مجوز و پروانه ساخت بخواهند، خانه خود را تخريب كرده اند و بعد از تخريب خانه به دنبال گرفتن پروانه ساخت مي روند و چون در آنجا ديگر اثر ارزشمندي نيست شهرداري مجبور مي شود پروانه ساخت و ساز را صادر كند.

همچنين وقايعي مانند جنگ ايران و عراق و فرازونشيبهاي دورههاي پس از آن مانند دوره سازندگي و اصلاحات را بررسي كرده است. فيلم پيانيست خيلي خوب و خيلي صريح كثافت جنگجهاني دوم را بهتصوير ميكشد كه يهوديهاي لهستان پس از اشغال اين كشور توسط نازيها چه زندگي سختي را تجربه كردند و بسياري از آنها بدون هيچ دليلي كشته شدند. اصفهان رتبه اول تخت نشيني در سفره خانه ها و صنايع دستي را به خود اختصاص داده است. جويناني را مقدم مشايخ تبريز لقب داده اند. وي دبير خاص ارغون بوده، به هنگام تسخيرقلاع اسماعيليه از سوي هلاكو باعث نجات برخي از نفايس كتب و آلات نجومي شده و پس از فتح بغداد در سال 657 هجري از سوي هلاكو، به حكومت بغداد ر آكادمي ژرف انديش  و 24 سال اين مقام را داشت. او در زمان حكومت عثمان متولد شد و از جدش، امير مؤمنان نيز، نقل روايت داشته است. تبريز به روزگار رواديان روي به آباداني نهاد، اما در سال 434ﻫ..ق زلزله اي مهيب بخش اعظمي ازشهر را ويران ساخت.اين شهردردورة سلاجقه تحت حاكميت ايشان بودوپس ازآن اتابكان آذربايجان دراين منطقه قدرت را به دست گرفتند، در اين دوره، تبريز به جاي اردبيل مركز آذربايجان شد. ايشان آبش خاتون را به رغم اكراه و تعلل او روانة تبريزكردند.

او ديده بود كه چند تا از پادشاهان، وليعهدها و شاهزادگان به دست همين سران حكومتگر كشته شدند. آنجا كه همچنان گرم و زنده است،اما در پس تمامي اين خاطرات كه ريشه دوانده، در تاريخ چند ساله ما دود و دم بيداد مي كند و بر سر بناهايي مي كوبد كه از خاك برآمده اند و روزي ديگر به خاك خواهند نشست. در مدتي كه خلخال بدون حكومت رسمي و تحت قيادت انجمن و مليّون بسرمي برد شاهزاده ظفرالسلطنه از طهران به حكومت گيلان آمد ونظر به اينكه در خلخال علاقه و ملكي داشت وعلاوه فوج سربازدر تحت اداره ي او بود حكومت خلخال را نيز ضميمه و نصير لشكرامير تومان را كه ا ز جانب او رئيس فوج و ساير علاقجات بود بحكومت خلخال منصوب نمود و كــلـّـاً به علت اينكه مشاراليه با اشخاصي كه منتسب به استبداد يا مخالفت انجمن هستند مذبوط و خود نيز سالها در آنجا رياست و بعضاً هم حكومت كرده بود و هنوز ياد و هواي گذشته در او باقي بود ، مردم از تصديق حكومت او امتناع واو نيز كاري از پيش نبرده و در حالت سكوت مي بود و رفته رفته جماعت فدائيان كه از هر قبيل اشخاص مركب بود استقلالي يافته ودر جزء و كلّ امور مداخله وتقريباً رشته را از دست وكلا گرفتند .

به هنگام نمايش از يك پيانيست هم دعوت شده بود و اين نوازنده كارش اجراي موسيقي در پسزمينه فيلم بود. از بررسي جدولهاي فوق چنين به نظر ميآيد كه شاهنامه هم حماسيتر و هم اسطورهايتر از تاريخ بلعمي است ولي اين بدان معني نيست كه تاريخ بلعمي از بيان حماسي و اسطورهاي خالي است و شخصيتهاي حماسي يا اسطورهاي در آن نقش ندارند؛ بلكه بالعكس برخي از شخصيتها در تاريخ بلعمي از چهرهاي حماسيتر يا اسطورهايتري نسبت به شخصيتهاي شاهنامه برخوردارند. خوارزمي در اين كتاب به بررسي معادلات درجه دوم و راه حل هايي كه تا آن زمان براي آنها بيان شده بود پرداخته و پس از تدوين و تنقيح راه حل ها به اثبات آنها به كمك هندسه پرداخت. يكي از بزرگان مدفون در چرنداب، شيخ ابواسحق ابراهيم بن يحيي جويناني است. سلمان ساوجي، يكي از شعراي بزرگ ايران درقرن هشتم هجري محسوب مي شود.خواجه جمال الدين سلمان، مشهور به سلمان ساوجي درسال 709ﻫ.ق درساوه تولد يافت،در ابتداي كار به خدمت خواجه غياث الدين محمد وزير(فرزند رشيدالدين فضل ا…) در آمد. درسال 745 ﻫ.ق به دربار شيخ حسن بزرگ جلايري رفت وپس از وي به پسر وي سلطان اويس جلايري پيوست.

آيا كسى هست كه دين خدا را يارى نكند؟

۵ بازديد

محمد معين با استناد به بيتهايي از ديوان حافظ، او را معتقد به مفاهيم ديني اسلام از جمله رستخيز توجه دانستهاست. ↑ بهطور مثال حكايت شمارهٔ ۱۱ از باب دوم گلستان: «در جامع بعلبك وقتي كلمهاي هميگفتم به طريق وعظ، با جماعتي افسرده و دل مرده و ره از عالم صورت به عالم معني نبرده، ديدم كه نفسم درنميگيرد و آتشم در هيزم تر اثر نميكند … وااااااقعا خيلي خيلي زحمت كشيديد..من كلللي دنبال اين كتابا گشتم اما توي هيچ سايتي دانلودشونو نديدم..خيلي تعجب كردم وقتي ديدم همونموقع دانلود شد.. طلاب اين مدارس وهابى نيستند، ديوبندى هستند و با وهابيان به شدت مخالفاند؛ اما مسائل سياسى سبب شده تا در مخالفت با وهابيان سكوت كنند. سخن گفتن همواره به معناي ارتباط با ديگران است. با شروع DSM -II، ساديسم جنسي و مازوخيسم جنسي به عنوان رفتارهاي انحرافي جنسي ذكر شده است. مورخين معاصر، معتقدند كه هرودوت همواره مسائل مهم تاريخي را با افسانهپردازي آميختهاست.

مهم نيست همگرايي را معادل كداميك از مفاهيم ذكرشده بگيريم. در پايان مراسم شستوشوى كعبة معظمه و خوشبو كردن آن، پردهداران جاروها را در ميان مردمِ گردآمده بر در كعبه، تقسيم و توزيع ميكنند. بر اين اساس ، سروده هايي كه حدفاصل بين شــروع تجاوز دشـمن تا پذيرش قطعنامه (٥٩٨) را در بر ميگيرد و درون مايه اصـلي آنها تشـويق و تكريم دوســـت و تحقير و تهديد دشـــمن و تقويت روحيه مذهبي و ملي براي حفظ وطن و انقلاب اسـت ، شـعر جنگ ناميده شـده اسـت و اشـعاري كه پس از قطعنامه و بر اسـاس آگاهي شاعران از سـرشت سياسي جنگ ، خلق شده است ، به عنوان شعر دفاع مقدس شناخته شده است . تا اين كه امپراتورى عثمانى به سال 1235 هجرى، آنان را از بين برد. در اين كتاب گفته شده هفتاد درصد ديوبنديها با وهابيت مخالفاند و سى درصد به آنان تمايل دارند كه وارد ايران شدهاند. البته اين سلفى گرى با ديگر مسلمانان برخورد ندارد و رويكرد تقريبى دارد.  آكادمي ژرف انديش قطب، از درون تفكرات سلفى گرى اعتدالى و تقريبى اخوانالمسلمين بيرون آمد و در زندان تندرو شد. پس از وى، حسن البنا شاگرد رشيد رضا، رئيس اخوانالمسلمين مصر، به سلفى گرى گراييد. زني كه در اين محل قرار ميگيرد، حق ندارد قبل از آنكه يك خارجي پولي بر روي زانوي او افكند و با او داخل معبد مقدس مقاربت كند، به خانه خود باز گردد» (هرودوت، 1384: 274). ويل دورانت ضمن نقل اين حكايت يادآور ميشود كه «بابليان معمولاً روابط جنسي پيش از زناشويي را تا حد زيادي مجاز ميشمردند.

در اين مدت، افراد ديگرى كه در سازمان هستند، معيشت خانوادهاش را بر عهده دارند. اين جنگجويان وظيفه دارند از تمامي جهانها دفاع كنند. افرادى كه اعزام مىشوند در تمام مدت تبليغ، هيچ گونه ارتباطى؛ حتى ارتباط تلفنى با خانواده خود ندارند؛ نه او خبرى از آنان دارد و نه خانوادهاش از او خبرى دارند. اكنون روش كار آنان اين است كه شبهاى جمعه در مساجد اعلام مىكنند: آيا كسى هست كه دين خدا را يارى كند؟ دراين روش انتخاب كليدواژه ها، كنترل اصطلاحات تخصصي و هماهنگي بين آنها توسط ماشين انجام ميگيرد. بهخاطر ابتكار و استقلال انديشهٔ حافظ و دگرگوني معنا و مفهوم و حالوهواي اصطلاحات رايج در شعرش، رندي فراتر از اصطلاحي عرفاني، در منظر حافظ ظاهر ميشود. ديوبنديها از طرح جماعة التبليغ نيز استفاده كرده و اكنون در استان سيستان و بلوچستان، بسيار فعال هستند. در شبهقاره هند، بويژه پاكستان اين كار به شدت رواج يافت و از حدودِ چهل سال پيش، اين جماعت وارد استان سيستان و بلوچستان شد و شروع به تبليغ كرد. اين كار سريع گسترش يافت و مديريت كلان پيدا كرد. در شهرهاى مختلف آن جا اين مدارس تأسيس شد و پس از انقلاب گسترش يافت.

نام كسانى كه حاضر به همكارى هستند، در دورههاى سه، ده يا چهل روزه براى اعزام نوشته مىشود. وي معاصر و معاشر با شيخ صفي الدين اردبيلي وسعدالدين ساوجي (وزير غازان )بوده وكتاب شرح شافيه ابن حاجب را در صرف به نام اين وزير نوشته است كه از بهترين شروح شافيه ابن حاجب محسوب مي شود.بنابر روايت صاحب طبقات اسدي فخرالدين احمد منهاج بيضاوي و حاوي الصغير را نيز شرح كرده، ليكن به اتمام نرسانده است. يكى از بزرگان ديوبنديه به نام احمد حسين مدنى كتاب الشهاب الثاقب را در ردّ وهابيت نوشته است و كتاب ديگر المهنّد على المفنّد است كه سهارنپورى آن را نوشته و 65 نفر از علماى ديوبنديه بر آن تقريظ نوشتهاند. سازمان جامعةالتبليغ، هشتاد سال پيش اين طرح را اجرا كرد و عدهاى بر اساس احساس دينى، ماهى سه روز براى تبليغ به روستاها مىرفتند. ق، دو تن از دانشمندان انگليسي به نامهاي رابرت و هرمانوس دالماتا براي اولين بار كتاب قرآن را به لاتين ترجمه كردند. اين ساز معمولاً ايستاده نواخته مي شود و همچنين ساز ديگري هم وجود دارد كه به گردن آويخته شده و داراي پرده و پكه مي باشد كه آن را آكارديون مي نامند، چون در كشورهاي پاكستان، هند و افغانستان موسيقي در حلقه هاي كلاسيك و محلي روي كف نشسته اجرا مي شود هندي ها توانستند از روي همين ساز غربي سازي را اختراع كنند و بطور نشسته آن را بنوازند و نام آن را هارمونيه گذاشتند و همين هارمونيه كه در اصل ساز غربي است دوره گردها كه موسيقي را ايستاده اجرا مي نمايند در دو دستهٔ آن طنابي بسته و آن را در گردن يا شانه مي آويزند و مي نوازند.

سنّت ايراني، سازها هم ازلحاظ دسته بندي

۵ بازديد

علاوهبراين، در سنّت ايراني، سازها هم ازلحاظ دستهبندي كلي و هم ازلحاظ ساختار، سه دستهاند: بادي، زهي، ضربي، و نزد حكما، اين سه حكايت از سه مرتبۀ بنيادينِ نفس انسان حكايت دارد و هر مرتبه واجد حالاتي است كه با نواهاي مختلفي متناسب با موسيقي و سماع است؛ با اين تفاوت كه نفس غم، نفس شادي و نفس همۀ اين احساسات را گويي بهطرز مجرد در موسيقي و سماع ميتوان مجسم ساخت. سهروردي ترك دف و شبابه را با آنكه در مذهب شافعي جايز است، اوليتر ميداند» (بلخاري قهي، ۱۳۸۸: ۴۱). محمد پس از وفات پدرش در سال 138 قمري، در بين مردم از نظر علمي و معنوي مورد احترام بود. جز اشعار مولانا،از شعرهاي سلطان ولد و اولو عارف چلبي (نوهء مولانا)هم استفاده شده و با گذشت زمان از ديگر بزرگان طريقت مولوي هم -------------- (1). سماع در زمان سلطان ولد آدابي پيدا كرد و الآن به تقليد از همان آداب برپا ميشود كه جزئيات آن را بايد در منابع مربوط مطالعه كرد. اين ساز در اغلب نقاط كشور مورد استفاده قرار مي گيرد. استفاده از اين روش در چنين حالتي به نظر مفيد ميرسد، اما چنانچه بازيافتهاي حاصل از جستجوي هر يك از هويتهاي كتابشناختي روزولت را مرور نماييد، به سرعت در مي يابيد كه هر قالب به يك اثر خاص اشاره دارد و در حوزه سياست چنين امري عادي است.

چنانكه گويي جان اوست كه موسيقي و سماع را در عالمي وراي عالم عادي ميشنود. وي در اشعار خود تمثيل بسيار داشتهاست، تكرار قافيه و شمار ابيات در اشعار او كم است، به قدري كه قالبهاي شعري را كاملاً رعايت نمودهاست. خدا رحم تو را قطع كند»؛ يعني نسل مرا از فرزندم قطع كردي و خدا هم نسل تو را از فرزندت قطع كند. خاندان بيگدليها مربوط بسلسله شاملو از طوايف قزلباش بوده اند و آن بيگدلى صاحب تذكره معروف اين خاندان است. وي كتابهاي سودمندي نگاشته؛ از جمله: مدخل الشرع الشريف علي المذاهب، معروف به المدخل، كه درباره فقه مالكي است. بنداري واژة سم را در اين بيت به معني معروف آن گرفته و بيت را نادرست ترجمه كرده است؛ چون با خرد جور نميآيد كه رستم بگويد، دخمة زرّين به جاي نميماند و آن وقت دخمه را از ناخن چارپايان بسازد»؛ اما همو در ادامه تصريح دارد كه: «سم به معني خانه و سوراخ و سمبه در لغت شاهنامة عبدالقادر وفهرست ولف نيامده.گويا آنها هم سم را در اين بيت به معني ناخن چهارپايان گرفتهاند» (نوشين،229:1353؛ ياحقي،156:1368). موسيقي را ابتدا گوش ميشنود؛ ولي از يك جا به بعد، ديگر گوش نيست كه موسيقي و سماع را ادراك كند؛ بلكه با شنيدن آن است كه سالك به وجد مي آيد يا بهقول سهروردي «حالت» ميشود.

موسيقي و ادبيات از ديرباز به عنوان دو مقوله ي جدانشدني آن چنان مورد اهتمام خاص مات ها بوده است كه نمي توان مرزي واقعي ميان آن دو قرارداد اين در حالي است كه با توجه به بسترهاي گوناگون هر دوي آنها استقلال خاص خود را دارند در نوشتار حاضر ادوار ايقاعي و تاثير آن بر عروض و اوزان شعري يا روش تحليلي توصيفي بررسي گرديده است به همين منطور به برخي از اصلاحات مربوز به موسيقي و ادبيات از قبيل : وزن ، شعر افاعيل عروشي ريتم موسيايي نقره و ايقاع(زمانبندي موسيقي شعري در دوران قديم)انواع ايقاع اركان ايقاعي اتانين ايقاعي و دور كه معادل وزن است تشاره مي شود همچنين برخي از ديدگاههاي عبدالقادر مراغي و صفي الدين ارموي در اين خصوص كه ايقاع بخشي مهم در صناعت شعر و موسيقي بوده در حقيقت عروض فارسي متاثر از قريحه موسيقايي ايراني است تحليل گرديده است هم چنين با بررسي آثار اين بزرگان بر اين نكته تاكيد شده است كه ريتم در موسيقي ايران متاثر از وزن كلام موزون يا شعر پارسي است و موسيقي شناسان قديم با تكيه به اركان ايقاعي كه در واقع رابطه ي بين اوزان عروضي و وزن هاي موسيقايي است تئوري موسيقي خود را درباره ايقاع بيان مر كردند.

در يك اثر تاريخي مورخ با زباني تخصصي و ادبيات علمي سعي ميكند تا ادعايي تاريخي را با استناد به منابع و كشفيات جديدي كه به آنها ر آكادمي ژرف انديش ه است رد كند و يا اينكه موضوعي تاريخي را بهوسيله شواهد جديد اثبات نمايد. «لهجههاي منطقهاي» نيز در تعيين شكل روايت يك راوي اثرگذارند. همچنين برخي از اسامي نيز نام دانشمندان بزرگ ديني است و براي بسياري از آقا پسرها به كار مي روند. از دوره وي، هيچ نوع سكهاي وجود ندارد كه نام خلفاي چارگانه روي آن نقر شده باشد. بايد مجددا يادآوري كرد كه براي مراسم سماع در زمان حيات مولانا آداب خاصي وجود نداشته است. والي برترين قدرت سياسي، نظامي، قضايي و اقتصادي قلمرو تلقي ميگرديد كه بين او به عنوان صاحب منصبي سياسي، فرماندهي نظامي و زمين داري مقتدر حد و مرزي روشن وجود نداشت. جسم نحيفش تحمل اين بار گران معنارساني را نداشت. تمثيل مرغ و قفس را سهروردي در رسالۀ لغت موران نيز به كار برده و جان را طاووس خوانده است كه در قفس تن گرفتار شده و گاهي بوهايي ميشنود و شوقي در او پديد ميآيد كه باعث اضطراب و حركت او ميشود.

رودهن كججتاست؟

۵ بازديد

رودهن يعني رودخانه. رودهن جمعيت بوم زاد ندارد. همچنين انتساب اين جمعيت به گروه اهل حق را نيز البته با استفاده از صفت "غالي" «به معني غلو كننده واز حد در گذرنده» (م.معين، 1384،: 1467) مورد تاييد قرار ميدهد. آنها فربه و تنبل و بذله گو بودند و در شكمبارگي و باده نوشي افراط ميكردند و در ميان يونانيان به اين دو صفت شهره بودند. صفت غالي اشاره دارد به گروه غُلات، يعني گروهي كه درباره حضرت علي (ع)اغراق ميكردند و براي او مقام الوهيت قائل ميشدند. «در اين فراگرد، گروه قومي اقليت، الگوها و هنجارهاي فرهنگ ميزبان را ميپذيرد» (سي. به دليل اين همسانيها (قوميت، زبان ودين مشترك) وخصوصيات ويژه ديگري كه شرح آن پيشتر به تفصيل ارائه شد ميتوان مهاجران اوليه رودهن را به مثابه يك گروه قومي در نظر گرفت. از دوره ايلخانان، با توجه به فترتي كه در امر خلافت بهوجود آمد، آنان در سكههاي خود به خلفاي راشدين توجه نمودند كه اين عمل در اصل به جهت زدودن نام خلفاي عباسي از سكهها صورت گرفت. با توجه به مطابقتي كه ميان ويژگيهاي ايلات كوچ داده شده به اطراف تهران با مردم مورد نظر نوشتار حاضر ديده ميشود (مبدأ مهاجرت مشترك، زبان مشترك، و اعتقاد ديني مشترك) ميتوان چنين نتيجه گرفت كه كردبچههاي ترك زبان اهل حق ساكن در رودهن تداوم همان گروهي هستند كه محمد علي سلطاني از آنها ياد ميكند.

براى چنين طرحى كه به ادعاى طراحان از نظر هدفها,سياست, و ابزار كار به كلى با آنچه بوده فرق دارد, طبيعى است كه م آكادمي ژرف انديش  شايسته, كارآمد, آشنا و به طور كامل توجيه شده لازم دارد. مشاهدات اميك (دروني) و مردمنگارانه نگارنده دلالت از آن دارد كه علي (ع) در مركزيت عواطف اعتقادي اهل حق قرار دارد. به هر حال با استقرار آنان ارتباط و ترتيب و اداره مذهبي اعتقادي آنان در عهد تصدي ايشان صورت گرفته و همچنان تا امروز ادامه يافته است (1384: 74و73) . ابنالحاج در ادامه، ضمن تأكيد مجدد بر توسل به ايشان، از خدا ميخواهد كه از شفاعت ايشان محروم نشود و معتقد است كه هر كس اين اعتقاد را ندارد، از اين فيض عظيم محروم است. با توجه به اين توضيحات و ذكر مجدد اين نكته كه هيچ يك از اسناد ديگر اشارهاي به شاهسوند بودن كردبچههاي رودهن نكردهاند نميتوان به سند مورد اشاره به عنوان سندي معتبر نگريست. اين داستان كه در كتاب چهار مقاله از نظامي عروضي آمدهاست بر اين قرار است كه اميرنصر ساماني (يا اميري ديگر) از بخارا به هرات ميرود و دلبستهٔ هواي هرات ميگردد. افراد در اين وضعيت خود را با فرهنگ غالب همرنگ ميكنند «اين مفهوم در مورد فرايندي به كار ميرود كه توسط آن تفاوتهاي قومي و نژادي ميان گروهها ناپديد ميشود» (همان677و666).

برخي حتي خود مهاجران اوليه چنين اظهار نظر ميكنند كه كردبچههاي ترك زبان اهل حق ساكن در رودهن به اين منطقه تبعيد شدهاند. وي در اين پزوهش در فصل مربوط به سلسله اهل حق اتش بيگي به موضوع نحوه استقرار ايلات ترك زبان اهل حق در اطراف تهران پرداخته و چنين اظهار نموده است كه سرسپردگي، سرپرستي و استقرار پيروان آتش بيگي در بومهن و حوالي تهران در زمان سلطان محمود آقا كه هم زمان با به قدرت ر آكادمي ژرف انديش ن آقامحمد خان قاجار (1200-1212 ه. مردم مورد گفتگو پس از مهاجرت، در رودهن به عنوان تيول دار به استقرار خود ادامه دادهاند. نكته مهم اين است كه اجداد مردم مورد بحث از زمان استقرار در جغرافياي رودهن واجد همين شرايط بوده اند. نكته جالب در مورد شخصيت: او متولد روز هشتم ژانويه است. بر اين اساس مشخص مي­شود كه اين اثر، كتابي آموزشي و تعليمي در علم حساب بوده است. با اين كه اسناد "كرد" بودن مردم مورد گفتگو را تاييد ميكنند اما اگر كرد، ترك، و يا عرب بودن را براساس مولفههاي فرهنگي تشكيل دهنده قوميت تعريف نكنيم و فرض را بر اين بگيريم كه به طور نمونه قوم كرد گروهي هستند كه از منظر عناصر ژنتيكي اشتراكات خاص خود را دارند-به عبارت ديگر قوميت را با رويكرد انسانشناسي زيست شناختي مورد بررسي قرار دهيم- پس اين آزمايشگاه و يافتههاي آزمايشگاهي است كه معين ميكند-مثلا در مورد مردم مورد بحث ما- آنها واقعا كردبچه (منسوب به قوم كرد) هستند يا نه؟

به ديگر سخن، اعتماد السلطنه با رويكردي اتيك (بيروني) به اعتقادات مردم مورد مشاهده اش آنها را در زمره غُلات معرفي نموده است. با توجه به مهاجرتهاي متعدد اقوام ايراني كه به دلايل مختلف و در ادوار تاريخ ايران به وقوع پيوسته درهمآميختگيهاي عجيبي در ميان اين اقوام پيش آمده كه مطالعه منشأ آنها را با ابهامهاي مهمي همراه نموده است؛ بنابراين پيشنهاد ميشود تا پژوهشگران حوزه مردمشناسي زيستي با طراحي و اجراي طرحهايي كه اين رويكرد از مردمشناسي در اختيار قرار داده است در مورد رفع اين ابهامهاي مهم كه نمونه آن در همين مقاله ذيل عنوان كردِ ترك! مبني بر مهاجرت كردبچه به تهران و سپس قرار دادن رودهن در اختيار آنها براي سكني، معاش و گذران زندگي، نتيجه ميگيريم كه مردم مورد بحث، نه به عنوان گروگان بلكه به مثابه نيروهاي مو آكادمي ژرف انديش  و همراه با شاهنشاهي جديد قاجاريه به منظور تحكيم پايتخت جديد به اين منطقه كوچيده اند. اشتباهي كه در تبيين نوع مهاجرت مردم مورد گفتگو رخ داده ناشي از اين موضوع است كه اولين مهاجرت كنندگان و نسلهاي بعدي آنها بيش از علاقه مندي به نوشتن وقايع زندگيشان آنها را به صورت شفاهي و سينه به سينه به نسلهاي بعدي انتقال داده اند. اما هويگنس هلندي براي نخستين بار طرح استفاده ازآونگ را در ساعت به ثبت رسانيد و در سال 1657م اولين ساعتي را كه به طور موفقيت آميز با آونگ (رقاصك) كار ميكرد ارائه داد

كه مهارت تام داشت

۵ بازديد

دسته سوم پژوهشهايي است كه ضمن بررسي ادوار تاريخنگاري ايران، به ابوالحسن غفاري و اثرش پرداختهاند؛ در اين زمينه، ميتوان از آثاري همچون شناسايي و نقد منابع و مآخذ تاريخ از عزيزالله بيات (بيات، 1383: 2/295 و 296)، تاريخنگاري در ايران از اشپولر و ديگران (اشپولر، 1380: 181)، تاريخنگاري ايرانيان به ويراستاري چارلز ملويل (Charles,1988:ex/258-291)، گلشنمراد از جان پري در دايرهالمعارف انگليسي ايرانيكا (Perry,2011:24)، شناخت و نقد منابع و مآخذ تاريخ ايران بعد از اسلام از مقصودعلي صادقي (صادقي،1391: 165 تا 172) و تاريخنگاري و تحولات آن در ايران و جهان از حسين ميرجعفري و عباس عاشورينژاد (ميرجعفري، 1386: 112 تا 120) نام برد. مطالعات سياسي جهان اسلام. سايرين نيز هركدام بهنوعي در ديوانسالاري آن سالها نقشآفريني كردهاند؛ به همين جهت گاهي مطالب كتابهاي تاريخ از اهداف عاليه آموزشي دور و به منشورهاي سياسي و بيانيههاي رسمي نزديك شدهاند. اين بررسي نشان ميدهد، بيشتر كتابهاي درسي تاريخ اين دوره براي انتقال مفاهيم «هويت تاريخي» و «هويت ايراني» كوشيدهاند و سهم مهمي در آموزش فرزندان ايران داشتهاند؛ ليكن نكتهاي كه نميتوان از نظر دور داشت، تأثيرات ژرف اوضاع و احوال سياسي در محتواي اين كتابهاست. دانشآموختگان ايراني در پرتو تلاش نويسندگان كتابهاي درسي تاريخ و فرهنگيان با عناصر اصلي هويت ايراني(زبان، مليّت، جغرافيا و تاريخ) آشنا گرديدند و از طريق آموختن تاريخ تا اندازهاي روحية همبستگي ملّي در وجودشان دميده شد.

خالد بن وليد از جانب ابوبكر مكلف شد تا به عراق - از مناطق تحت امر حكومت ايران ساساني - لشكركشي كند. اين طرز حكومت براي مللي كه بعد از آريانهاي ايراني آمدند، سرمشق مملكتداري شد و بعد به مرور تكميل گرديد تا به پاية كنوني ر آكادمي ژرف انديش . از آنجا كه اين مختصر، گنجايش شرح حال آنان را ندارد تنها به يادكردن نام پرافتخار معدودي از اين بزرگان بسنده مي­كنيم اميد است كه آيندگان بتوانند جاى خالي آنان كه نيستند را پر نمايند. گلشنمراد يكي از حلقههاي مياني تاريخنگاري صفويافشاري، با تاريخنگاري دوره زنديه است كه از نظر سبك و محتوا، تأثير فراواني در تاريخنگاريهاي بعدي به جا گذاشت. كاهش ساعات تدريس و حجم كتابهاي درسي تاريخ ممكن است در ميزان آشنايي نوجوانان با هويت تاريخيشان تأثير نامطلوب بگذارد؛ بنابراين شايسته است كتابهاي درسي تاريخ در نظام تعليم و تربيت ايران در دوره طولانيتر و از زواياي مختلف مورد بررسي بيشتر قرار گيرد. در 27 مهر 1317 اسماعيل مرآت وزير فرهنگ براي يكسانسازي و اصلاح كتابهاي درسي تصويبنامهاي را از هيأت وزيران گذراند كه تأكيد ميكرد: همة كتابهاي دبيرستاني افزون بر مواد علمي و ادبي بايد «مؤيد خصال ملّي و ملكات راسخهيي باشد كه از عهد باستان سرشتهي نهاد ايرانيان بوده» است.

داشتن هويت قومي يك نياز اساسي انساني است كه در شرايط مساعد اجتماعي هويت ملّي را قوام مي بخشد. با آن ساز ساده كه چند سوراخ بيشتر نداشت و مانند آلات بادي امروز داراي ساختمان منظم و كليدهاي متعدد نبود، تمام اصواتي را كه اراده مي كرد از ني بيرون مي آورد. نثر روان و واژههاي فارسي سره كه خط خوش نستعليق بر زيبايي آن مي افزود، از مشخصات بيشتر اين كتابهاست. حضور 320 شخصيت شناخته­شده تاريخي در اين متن، علاوه بر اين كه نشان ماهيت تاريخي متن است، در شخصيت­پردازي نيز نقش ويژه­اي دارد. تأكيد نويسندگان بر خواندن شاهنامه توسط نسل جوان به سبب نقشي است كه براي باززنده سازي «هويت ايراني» دارد. در اين اثر ظهور صفويه با قيام زردشت مقايسه شده و چون برخي ظهور زردشت را از آذربايجان دانستهاند و صفويان هم در قرن دهم هجري در اين استان جنبش خود را آغاز كردند، نويسندگان اين خاندان را سلسلهاي معرفي كردهاند كه «ميهن ما را بار ديگر به اوج عظمت رسانيد». اين كتابها كه دو جلد نخستين آن به خط نفيس نستعليق تحرير شده و با چاپ عالي منتشر گرديدهاند، نقطة عطفي در تاريخنويسي درسي به شمار ميآيند.

ازجمله آنها ميتوان به مقدمة نسبتاُ طولاني غلامرضا طباطبايي مجد و نيز يادداشت ايرج افشار بر چاپ موجود اين اثر اشاره كرد (غفاري كاشاني، 1369: 1 تا 21)؛ همچنين رضا ناروند كه در اثر تحقيقاتي خود در باره زنديان، در مبحثي با عنوان بررسي منابع و مآخذ تاريخي دورة زنديه به غفاري كاشاني پرداخته است (ناروند، 1354: 282 تا 289( و نيز نبايد از پژوهش جان پري با عنوان بررسي و ارزيابي منابع دوره زنديه در اثر وي كريم خان زند:تاريخ ايران بين سالهاي 1747-1779م (پري،1381: 420 و 421) غافل ماند. نخست پژوهشهاي متقدم كه بعضاً صبغة زيستنامهاي و نسخهشناسي دارند؛ اين دست پژوهشها، به عنوان مقدمه بر چاپ گلشنمراد يا در آثار پژوهشي و تحقيقاتي مربوط به دورة زنديان نوشته شده است. اين مقاله در پي توضيح و تبيين تاريخنگري و روشهاي تاريخنگاري غفاري كاشاني است؛ همچنين ميكوشد شرح دهد غفاري كاشاني از چه منظري به حوادث نگريسته و آنها را از حادثه به داده تبديل كرده و اين تبديل, با چه بنمايههاي فكري و بستر روشي و در چه روندي روي داده است؟

اولين نفري است كه از سازندگان (تعميركنندگان) قبه اهلبيت:

۵ بازديد

ميدانيم كه غياث الدّين پس از مرگ دمشق خواجه (728ق) به جاي او وزير ابوسعيد شد و تا زمان سلطنت آرپاخان وزير بود. پس از شكست خوردن آرپاخان از امير علي پادشاه ديار بكر كه به ياري موسي خان به آذربايجان آمده بود، غياث الدّين نيز گرفتار گشت و در سال 736ق كشته شد. پيش از اين گفته شد كه بهاءالدّين ساوجي سومين سرايندة قصايد مصنوع فارسي است. شده و بعضي از صنايع كه تكرار در آن قصيده واقع شده بود التفات ننموده متوجّه صنايع غريبه شده مع آنچه وظيفة شعراست از غزل و قطعه و رباعي و مستزاد و لغز و معمّا. آنچه در ميان ادبا و شعراي فارسي زبان، بيشتر به عنوان قصايد مصنوع معروف و مورد توجه بوده و در اين مقاله نيز مطمح نظر است، همين نوع سوم (بديعيّة مُوَشَّح) است كه سرودن آن از انواع ديگر دشوارتر است. در ترجمة مجالس النفائس آمده است كه درويش منصور سبزواري (نوايي،1322: 34) و مولانا صاحب بلخي (همان: ص16) نيز قصيدة سلمان را جواب گفتهاند. » كوروش جواب داد: «هر چه خواهي بگو» كرزوس پر آكادمي ژرف انديش  اين جمعيت با اين جد چه ميكنند؟ مردان همجنس گرا نيز درآمد بالاتري نسبت به جمعيت عمومي داشتند و تمايل داشتند در مشاغل يقه سفيد كار كنند در حالي كه مردان مستقيم به مشاغل يقه آبي تمايل داشتند .

هر چند در ميدان منازعه بر سر قدرت تصنّع و تكلّف، قصيدة سلمان بر آن چيره آمد و شاعران بعدي بر قصيدة سلمان چشم داشتند و قصد رقابت با آن را در سر ميپروراندند ولي بايد در نظر داشت كه سلمان نيز خود پيرو ذوالفقار بوده است. از اين قصايد چيزي به دست نيامد؛ امّا اگر به راستي در پاسخ قصيدة سلمان بوده باشند بايد آنها را هم از نوع قصايد مصنوع انگاشت. براي ر آكادمي ژرف انديش ن به عدد چهل و هشت يا بايد يكي از ابيات را به سه وزن خواند و يا دو بيت را هر كدام به دو وزن. نگارنده قطعه مستخرج از حشو قصيده را (با مطلع : صاحب سيف و قلم/ منبع لطف و كرم)- كه شاعر در مقدّمه آورده و مدّعي است كه ميتوان آن را در سه بحر خواند- در بيش از دو بحر منسرح مطوي مكشوف (مفتعلن فاعلن) و رمل محذوف (فاعلاتن فاعلن) نتوانست قرائت كند. قسمت سيم كه فاصله ٔ ميان اين دو قسمت و حاوي هفت نام (از محمدبن شرفشاه تا محمدبن اسماعيل ) ميباشد، بكلي مشكوك فيه است و با همه ٔ جستجوئي كه كرده ايم مكشوف نشده كه راستي كساني با آن نامها وجود داشته يا جزء اسامي خيالي ميباشند.

نصرالله در اين قصيده تنها از چهل و سه وزن استفاده كرده است (نام بحر و وزن ابيات در جدول پيوست آمده است) با آن كه مدّعي است چهل و شش وزن مختلف از آن بر ميآيد مگر اين كه برخي ابيات را در دو بحر بخوانيم. و در هر بحري از بحور چهل و شش گانه صنعتي از علم بيان كه استاد اين فن رشيدالدّين وطواط آن را ضبط و به حدايق السّحر موسوم گردانيده و آن مخدّره را روضة السّحور و درة البحور نام نهاد و به يمن القاب همايون صاحبي محلّي گردانيده به موقف عرض رسانيده. از حشو قصيده نيز افزون بر ده بيتي كه در مقدمه آمده، چهل و شش بيت در اوزان مختلف استخراج ميشود كه در هر بيت دست كم يك آراية بديعي گنجانده شده است و هر بيت در وزني از اوزان مختلف قرار ميگيرد كه با احتساب دو وزن مستخرج از دو قطعة بر آمده از توشيح اوايل مصراعها، مجموعاً چهل و هشت وزن ميشود (نام اوزان در جدول پيوست مي آيد) كه دو تا از مدّعاي شاعر كم است. چنان كه ميبينيم، اهلي در قصيدة دوم بيش از قصيدة نخست تنوّق كرده و در قصيدة سوم نيز بيش از دو قصيدة قبل عرض هنر نموده و نهايت قدرت خود را به كار برده است.

منظور از ايهام­هاي لغوي، ايهام در واژه­هاي مصطلح متون ادب فارسي است كه به دانش خاصي اختصاص نداشته باشد. اينها گذشته از آنكه دروغ است به كتاب ابن بزاز نيز افزوده گرديده . تهران: انتشارات دنياي كتاب. چنانكه خود شاعر در تخلّص قصايدش و برادر وي نيز در مقدّمه كتاب تصريح كردهاند نام وي بهاء الدّين و نام پدرشان نيز چنان كه از نام برادرش بر ميآيد، حسن بوده و مؤلف جنگ كتابخانة ملك تسامحاً او را بهاءالدّوله خوانده است. او اولين نفري است كه از سازندگان (تعميركنندگان) قبه اهلبيت: و عثمان يادكرده، كما اينكه براي نخستين بار از ساختمان مزار صفيه سخن گفته است. بهاءالدّين ساوجي قصيدة مخزن السّرور و مجمع البحور را، در بحر مجتث مثمن مخبون محذوف (مفاعلن فعلاتن مفاعلن فَعَلن) سروده است، بحري كه احتمالاً قصيدة مصنوع فخري اصفهاني در آن بحر بوده و سيّد ذوالفقار شرواني نيز قصيدة خود را در همان بحر امّا مقصور سروده است.